نویسنده: سارا کارگر
بحثی که این مقال، به آن می پردازد، نگاهی گذرا است به ابلاغ امر حجاب از جانب خداوند به حضرت رسول(ص) و محتوای آیات. سیر نزول این حکم بر پیامبر از جانب خداوند این مسئله را برای ما روشن میکند که با توجه به سطح فرهنگی و سطح سواد مردم آن زمان، این حکم تدریجا بر پیامبر نازل شده است. برخی از مفسرین، این مساله را چهار مرحله اى مى دانند؛ مرحله اول در ذیل آیه «واذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب» است، خطاب به زنان و مردان: ای کسانی که ایمان آوردهاید... هنگامی که از زنان پیامبر(ص) در موردی سوال میکنید مستقیما روبهرو نشوید و از پشت حجابی این کار را انجام دهید...که سپس دلیل این دستور را چنین بیان می فرماید: «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن»(1) این برای دل های شما و آن ها بهتر است.
دومین مرحله، آیه ی 55 سوره ی احزاب است که خداوند بدون پوشش بودن زنان در مقابل محارم را حلال می شمارد. مرحله سوم ذیل آیه ی «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن » است که در ادامه آیه به دلیل منطقی زیر اشاره دارد که: «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین»(2) این برای شناخته شدن و اذیت نشدن آن ها، بهتر است.
در مرحله چهارم سیر نزول، به آیه معروف سوره احزاب میرسیم که: «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ویحفظن فروجهنّ ولایبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها»(3) خداوند در این مرحله، به زنان پارسا و مؤمن فرمان مى دهد: چشمان خود را از نگاه های ناروا فرو گیرند و اندام خود را بپوشانند.
آیات حجاب در سوره احزاب را وجوب بر کل زنان مومن مى دانند و واضح است که خداوند پاکی و طهارت دل را برای همه ی مردان و زنان مومن می خواهد نه فقط همسران پیامبر (ص). در تعابیر و روایات تاریخى داریم که پیش از وجوب، حجاب بوده است «کان ذلک قبل ان ینزل الحجاب» که باید دید پیش از وجوب حجاب بر زنان پیغمبر واجب بوده و یا قبل از وجوب حجاب کلى؟ و این مطابق با اصل حکم نزول تدریجى احکام است و بدین معنا نیست که با وجود تاریخ شروع حجاب و نزول آیات نور بر وجوب حجاب بر کل نساء مومنین، بگوییم قبل از اسلام، حجابى در کار نبوده است؛ بلکه حجاب یکى از ثوابت ادیان الهى بوده که شواهد آن بسیار است ودر اسلام به حجاب کیفیت خاصى داده شد. لذا حجاب به طبیعت اختلاف زن و مرد برمی گردد که در مورد زن، کیفیت خاصى از حجاب است؛ حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه به برادر وفرزندانش مىباشد، همه اینها اگر رضایتبدهند قرآن راضى نخواهد بود، چون حرمت زن وحیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است. خداى سبحان زن را با سرمایه ی عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام آور عاطفه، اگر جامعهاى این درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه وشهوت رفتند به همان فسادى مبتلا مىشوند که در غرب ظهور کرده است.
آیات و روایات بسیار دیگری نیز راجع به جزئیات نحوه ی رفتار زنان وجود دارد. مثلا آیه ی «فجاءته احدیهما تمشی علی استحیاء..» (4) که اشاره به راه رفتن با حیای زنان است؛ یا پیامبر (ص) می فرمایند «هر خانمی که خود را خوشبو کند (عطر بزند) و سپس از خانه خارج شود، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه خواهد گرفت، تا وقتی که به خانه برگردد»(5). نگاهی منطقی به این آیات نشان از آن دارد که همه این حکم ها برای آزادی و آسایش زنان و بالتبع داشتن جامعه ای آزاد است.
1. احزاب 53
2. احزاب 59
3. نور 31
4. قصص 25
5. گزیده کافی ج 5 ص 163