نویسنده: ساجده صالحین
«شهید مفتح» شهیدی کم نمود و کم تظاهر، اما پر حضور و پرتحرک. اسمش کمتر برده می شد، اما آثارش خیلی جاها بود. یکی از آنها دانشگاه بود و دیگری حوزه. ... حضور شهید مفتح، در سال های تاریک و اختناق در پایگاه های مقاومت و معرفت و فرهنگ انقلابی یعنی مساجد، یک حضور نمایان و کم نظیر بود. هر جا او بود، پایگاه بود. آن وقت ها مسجد قبا و مسجد جاوید که آثار شهید مفتح بودند، از شهرت بسیاری برخوردار بودند. اسم خود این عزیز کمتر آورده می شد و این که این آثار از برکات وجود او بودند. حالا هم همان طور است. هفته حوزه و دانشگاه معروف است، ولی یاد مفتح در میان یادهای این هفته فراموش می شود. این جزو افتخارات اوست که آثارش همیشه از اظهاراتش و از منیت هایش بیشتر و مشهودتر بوده است. (1)
پرورش
شهید آیت الله دکتر مفتح، پس از گذراندن مراحل مقدماتی تحصیلی در حوزه ی همدان، به قم آمد. در حجره ای در مدرسه دارالشفاء اقامت کرده و در محضر اساتید بزرگی به تحصیل علم پرداخت تا به درجه ی اجتهاد رسید. بعد در حوزه تدریس کرد، به نحوی که کلاس های درسی ایشان در زمینه های مختلف خصوصاً فلسفه از رونق خاصی برخوردار بوده و از پراستفاده ترین حوزه های درسی برای فضلای قم محسوب می شد.
در کنار تحصیل در حوزه، شهید مفتح پس از مدت نسبتاً کوتاهی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه شد. فعالیت های ایشان در مسائل اجتماعی و سیاسی و آشنایی نزدیک با حوزه و دانشگاه سبب شد که استاد شهید از سال های بسیار قبل، به اهمیت وحدت فیضیه و دانشگاه پی ببرد چنانچه مقاله ای تحت عنوان «وحدت مسجد و دانشگاه» در سال های حدود 1340 در نشریه مکتب اسلام قم چاپ کرد که خود به خوبی نشانگر نوع تفکر و تلاش عملی استاد مفتح در زمینه ایجاد این وحدت از آن سال هاست.
با شروع قیام حضرت امام خمینی(ره) شهید مفتح از روز اول قیام پشت سر امام مبارزات خود را جهت داد. منبرهایی که ایشان در شهرهای آبادان، خرمشهر، اهواز و... می رفتند بارها منجر به دستگیری و تبعید ایشان شد ولی شهید مفتح مجدداً در مناسبت بعدی برای منبر به آن شهرها می رفتند تا بالاخره در آخرین بار ایشان را دستگیر و تبعید کرده و ممنوع الورود به استان خوزستان کردند.
سنگر اول: دانشگاه الهیات
غنای علمی استاد، تبحر و تسلط ایشان به علوم جدید و قدیم، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را برآن داشت تا رسما از ایشان دعوت کند تا به تدریس در آن محل بپردازد. شهید مفتح به شوق همکاری با استاد شهید آیت الله مطهری تدریس در دانشکده الهیات را پذیرفت و از سال 1349 در تهران اقامت گزید.
سنگر دوم: حوزه و مسجد
شهید آیت الله دکتر مفتح با قبول امامت مسجد جاوید در سال 1352 هسته ای دیگر برای جمع کردن نیروهای مسلمان مبارز و سنگری برای ارائه اسلام ناب و جبهه ای برای مبارزه با طاغوت ایجاد کرد. آفت انقلاب جریانات انقلابی پرداختن به امور سطحی و احساسات تند و زودگذر است و علاج آن تقویت مبانی فکری. لذا شهید مفتح کتابخانه ای تاسیس کرد و برای دانشجویان و دانش آموزان کلاس های مختلف عقیدتی می گذاشت. تا این که در سوم آذر ماه 1353 با دستگیری شهید آیت الله مفتح و آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مسجد جاوید تعطیل شد. شهید مفتح پس از دو ماه شکنجه در زندان رژیم، امامت مسجدی در نزدیکی حسینیه ارشاد را پذیرفت و آن مسجد را «قبا» نامید و آن را به عنوان بزرگ ترین سنگر در جریان مبارزات انقلاب اسلامی درآورد. جمعیت های چندصدهزار نفری که در سال های 56 و 57 در سخنرانی های ماه مبارک رمضان در مسجد گرد می آمد، تا آن زمان بی سابقه بود و تجربه ی جدیدی از تعامل جوانان و روحانیت و تبدیل منبر و مسجد به محل رشد و معرفت. طبیعتا رعب و وحشت زیادی در دل رژیم ایجاد می کرد.
مجمع علمی اسلام شناسی در حوزه جایی بود که نویسندگان و محققان با تالیف و ترجمه ی کتب، جامعه را تغذیه ی فکری و فرهنگی کنند. بزرگمرد اندیشه و تفکر با دیدن خلاهای حوزه آن را ایجاد کرد.
رسالتی فراتر از مرزها
زمانی که رژیم صهیونیستی با همکاری رژیم های مرتجع منطقه برای سرکوبی شیعیان و فلسطینی های مسلمان مقیم لبنان جنگ های داخلی برپا کرده بود، شهید مفتح برای جنگ زدگان لبنان دو برنامه کوتاه مدت و بلندمدت داشت. در برنامه کوتاه مدت سعی بر آن داشت تا مخارج تحصیلی کودکان شهدای لبنان را تأمین کند پس مقدار زیادی اعانه جمع کرد و آن ها را به لبنان فرستاد و در این راه موفق شد عده زیادی از بازماندگان شیعیان جنگ زده را با تأمین مخارج تحصیل و پوشاک و غذا راهی مدارس بکند. هدف ایشان از اجرای برنامه درازمدت این بود که یک مرکز و مجتمع آموزشی شیعی در لبنان ایجاد کند. شهید راز بقا را تقویت ریشه های اعتقادی و بن مایه های فکری می دانست. ایشان در برقراری ارتباط با اندیشمندان جهان اسلام پیشتاز بود.
نماز عید فطر؛ نقطه عطفی در حرکت انقلاب
پس از روزهای سازندگی ماه رمضان 56 در مسجد قبا، شهید آیت الله دکتر مفتح اعلام کرد که نماز عید فطر را در زمین های قیطریه خواهد خواند. نظامیان شاه دکتر مفتح را مضروب و روز بعد دستگیر کردند که بعد از 2 ماه و اوج گیری انقلاب شهید مفتح از زندان آزاد شد.
پس از انقلاب
شهید بعد از انقلاب راهش را با شدت بیشتری ادامه داد: عضویت در شورای انقلاب، سرپرستی دانشکده الهیات شدند و سرپرستی کمیته منطقه 4 تهران.
دکتر مفتح در ادامه تلاش ها برای وحدت فیضیه و دانشگاه سمینار وحدت حوزه و دانشگاه –اولین سمینار با این عنوان- را در دانشکده الهیات تشکیل داد.
شهادت
دکتر مفتح صبح روز 27 آذر 1358 در حیاط خلوت دانشکده الهیات دانشگاه تهران با شلیک چند گلوله از سوی ضاربین به شدت زخمی می گردد و بعد از ظهر همان روز به شهادت می رسد. ایشان در کنار مطهری ، بهشتی و باهنر از چهره های شاخص زمان آگاه و واقع بینی هستند که تلاششان در ایجاد تعامل بین دو نهاد حوزه و دانشگاه در پیروزی انقلاب تجلی کرد. همان چهره هایی که از ابتدای امر آماج تهمت ها و نهایتا ترور واقع شدند. چه خوب دشمن مقومان و سرنوشت سازان انقلاب را می شناسد و چه حقیرانه می خواهد محوشان کند.
* از پیام امام به مناسبت شهادت شهید دکتر مفتح، 27/9/58
1. بیانات مقام معظم رهبری، آذر64، دانشگاه الهیات