استاد شهید مرتضی مطهری
انقلاب زمانی به پیروزی حقیقی میرسد که ما، مکتب و ایدئولوژی خودمان را که همان اسلامی خالص و بدون شائبه است، به دنیا معرفی کنیم. یعنی اگر ما استقلال مکتبی داشته باشیم و مکتبمان را بدون خجلت و شرمندگی آن چنان که واقعاً هست به جهانیان عرضه کنیم، میتوانیم امید پیروزی داشته باشیم.
مرتضی مطهری- انقلاب اسلامی، یعنی راهی که هدف آن اسلام و ارزشهای اسلامی است و انقلاب و مبارزه صرفاً برای برقراری ارزشهای اسلامی انجام میگیرد.
اگر پذیرفته باشیم که انقلاب ما، ماهیتی اسلامی دارد، البته اسلامی در تمام مفاهیم، ارزشها و هدفها، و اسلامی در تمامی قالبها و روشها، در این صورت این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ میماند، که مسیر عدالتخواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی تمام دولتهای آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالتخواهی باشند. برای پرکردن شکافهای طبقاتی اقدام کنند. تبعیضها را واقعاً از میان بردارند و برای برقراری یک جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی آن تلاش کنند.
من تأکید میکنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد.
نکته دیگر که باید به آن توجه کرد، این است که در این انقلاب اساس کار باید بر اخوت اسلامی بنا نهاده شود. یعنی آنچه را که دیگران با خشونت و فشار تأمین میکنند در این انقلاب باید با ملایمت و از روی میل و رضا و برادری انجام گیرد. از جمله ارکان انقلاب ما، معنویت است. یعنی مردم به حکم بلوغ روحی، به حکم عاطفه انسانی، به حکم اخوت اسلامی، خود برای پرکردن شکافها و فاصلههای طبقاتی و اقتصادی پیش قدم میشوند.
انقلاب ما، آن هنگامی واقعی خواهد بود که خانوادهای حاضر نشود ایام عید برای فرزندان خود لباس نو تهیه کند مگر آنکه قبلاً مطمئن شده باشد خانوادههای فقرا دارای لباس نو هستند.
باید در میان ما، گفته پیامبر مصداق عینی پیدا کند که فرمود: «مثل مومنین در محبتهای متقابل، مانند پیکری است که اگر یک عضو آن بدرد آید، عضوهای دیگر آرام نمیگیرند و با التهاب و درد، عکس العمل نشان میدهند.» جامعه ما آن وقت جامعه اسلامی خواهد بود که درد هر فرد تنها درد خودش نباشد، بلکه درد همه مسلمانها باشد. علی (ع) که خود نمونه چنین مسلمانی است، میفرماید: «آیا از خویشتن به این خرسند باشم که امیر المومنین بنامند اما در ناگواریهای مردم هم نفس نباشم.»
امام میگوید القاب و عناوین چه ارزشی دارد. مرد انقلابی اساساً پای بند القاب و عناویناش نیست. چقدر باید کوچک بود که به این لذتها دل خوش کرد و در سختیهای مردم شرکت نکرد.
از آنجا که ماهیت این انقلاب، ماهیتی عدالتخواهانه است، وظیفه حتمی همگی ما این است که به آزادیها به معنای واقعی کلمه احترام بگذاریم. اگر بنا شود که حکومت جمهوری اسلامی، زمینه اختناق را بوجود آورد، قطعاً شکست خواهد خورد. البته منظور از آزادی، غیر از هرج و مرج است. منظور آزادی معقول است.
هر کسی باید فکر و بیان و قلماش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما، راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد. اتفاقاً تجربیات گذشته نشان داده است که هر وقت جامعه از یک نوع آزادی فکری، ولو از روی سوء نیت، برخوردار بوده است این امر به ضرر اسلام تمام نشده است. اگر در جامعه ما محیط آزاد بر خورد آرا و عقاید بوجود آید، بطوری که صاحبان آرا مختلف بتوانند افکارشان را مطرح کنند و ماهم در مقابل، آرا و نظرات خودمان را مطرح کنیم، تنها در چنین زمینه سالمی اسلام هر چه بیشتر رشد خواهد کرد.
اگر جلوی فکر را بخواهیم بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست دادهایم. اما البته برخورد عقاید غیر از اغوا و اغفال است. اغوا و اغفال یعنی کاری توام با دروغ، توام با تبلیغات نادرست.
انقلاب زمانی به پیروزی حقیقی میرسد که ما، مکتب و ایدئولوژی خودمان را که همان اسلامی خالص و بدون شائبه است، به دنیا معرفی کنیم. یعنی اگر ما استقلال مکتبی داشته باشیم و مکتبمان را بدون خجلت و شرمندگی آن چنان که واقعاً هست به جهانیان عرضه کنیم، میتوانیم امید پیروزی داشته باشیم.
اما اگر قرار شد که به اسم اسلام یک مکتب التفاطی درست کنیم و روشمان این باشد که از هر جایی چیزی بگیریم، یک چیز از مارکسیسم بگیریم و یک چیز از اگزیستانسیالیسم و چیز دیگری از مکتب دیگری و از اسلام هم چیزهایی داخل کنیم و از مجموع اینها معجونی درست کنیم و بگوییم این است اسلام، ممکن است در ابتدا مردم هم بپذیرند و در کوتاه مدت بشود حقیقت را پنهان کرد ولی این امر برای همیشه مکتوم نمیماند. افرادی پیدا میشوند که اهل فکر و تحقیق باشند و حقیقت را بفهمند. منابع اسلامی معلوماند و اگر ما چیزهایی از جای دیگر بیافزاییم، با مقایسه روشن میشود و آن وقت این آدمهایی که با شوق به اسلام روی آورده بودند، به شدت و با سرعت از اسلام، گریزان میشوند. مکتبهای التقاطی به عقیده من ضررش برای اسلام بیشتر از مکتبهایی است که صریحاً ضد اسلام باشند. انقلاب ما اگر میخواهد پیروزمندانه به راه خودش ادامه دهد. باید خود را از همه? این پیرایهها پاک کند و در راه احیای ارزشهای اسلام راستین که اسلام اهل بیت و قرآن است حرکت کند.
منبع: کتاب پیرامون انقلاب اسلامی شهید مرتضی مطهری