نویسنده: امیرعلی شرانلو
بزرگترین اتفاق سینمایی ایران جشنواره فیلم فجر است که در جشن پیروزی انقلاب اسلامی در دهه ی فجر برگزار می شود. حضور فیلم هایی که نه تنها تناسبی با انقلاب و رشد و تعالی کشور ندارند، بلکه با حمله به ارزشها و نقد غیر منصفانه، سعی در ترسیم فضایی سیاه و غیر واقعی از فرهنگ و زندگی ایرانی-اسلامی دارند، یکی از تناقضاتی است که در دوره های مختلف جشنواره و در این دوره شاهد آن بوده ایم. معمولا در اولین جشنواره ی هر دولتی، برای کسب اعتبار نزد هنرمندان، تمام آثاری که در دولت گذشته مورد بی توجهی و ممیزی قرار گرفته اند، نمایش داده می شود. سیل عظیم آثار رسیده به جشنواره، مسئولین را بر این داشت که آثار زیادی را، چه در بخش مسابقه و چه در بخش های دیگر، به پرده ی نمایش برسانند.
سی و دومین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که امیدهای زیادی در انتظار جشنواره ای قوی و متنوع بود. حضور کارگردان های صاحب نام و همچنین خارج شدن آثار توقیفی و آرشیو شده ی سال های گذشته همه را برای جشنواره ای پرشور و جنجالی آماده می کرد. کمیت آثار و کیفیت پایین آنها یکی از اساسی ترین مشکلات این دوره بود؛ حال آن که بسیاری از آثار، ابتدایی ترین شرایط را برای حضور در جشنواره نداشت. سطح پایین کیفی آثار جشنواره و به خصوص کارگردان های نام آشنا امیدها را ناامید کرد. فیلم های ضعیف امسال آینده ی بدی برای اکران فیلم های سال آینده و خالی تر شدن سالن های سینما را پیش بینی می کرد.
اما در این بین فیلم هایی با حاشیه هایی همراه بود. فیلم شیار 143، برنده ی سیمرغ بلورین بهترین فیلم مردمی در حالی در جشنواره شرکت می کرد که برای حضور در بخش مسابقه از لابی و چانه زنی هایی استفاده کرده بود. ابراهیم حاتمی کیا نیز به خاطر چنین رفتاری در قبال این فیلم لب به گلایه گشود و داوران بخش انتخاب را به خاطر دلایلی که باعث شده این فیلم را تحمل نکنند، متهم کرد. بسیاری بر این باور اند که محروم شدن حاتمی کیا از سه جایزه ی اصلی فیلمنامه، کارگردانی و بهترین فیلم که بسیاری از منتقدین آن را حق او می دانستند پاسخ داوران به این حرکت او بوده است.
فیلم رستاخیز که به صورت کاملا ناباورانه سیمرغ های این دوره را درو کرد نیز از عجایب این دوره بود. احمدرضا درویش که سال گذشته حاضر نشده بود فیلمش را در جشنواره دولت احمدی نژاد شرکت دهد، با یکسال انتظار توانست جوایز متعددی را دریافت کند. رستاخیز به روایتی جدید و غیرحرفه ای از ماجرای کربلا پرداخته است.
دو فیلم دیگری که مورد استقبال مخاطبان خاصی قرار گرفته بود و کمترین توجهی به آن شد، فیلم "امروز" ساخته ی رضا میرکریمی و "آرایش غلیظ" حمید نعمت ا... بود. بسیاری بر این باوراند که در سال های آینده ارزش این فیلم ها شناخته خواهد شد.
اما فیلم "عصبانی نیستم" که یکی از پرحاشیه ترین فیلم های امسال بود و موضوع آن به فتنه ی سال 88 مربوط می شد و در حالی که امید زیادی به جوایز داشت، در روز اختتامیه اعلام کرد که از بخش مسابقه انصراف داده است و معلوم نشد که این کار اجباری یا اختیاری صورت گرفته است. با این حال این فیلم در همان روز روانه ی جشنواره برلین شد تا تلافی بی مهری ها را با جوایزی خارجی جبران کند.
کاخ جشنواره نیز حاشیه های زیادی داشت که از جمله ی آن می توان به هو کردن و مسخره کردن فیلم های کارگردان های بزرگ در هنگام پخش، از سوی اهالی هنر و رسانه اشاره کرد.
پیش فروش اکثر صندلی های سینماها بر خلاف سال های کذشته و اختصاص دادن چهار سینمای بزرگ و پر طرفدار آفریقا، سپیده، بهمن و عصر جدید به هنرمندان و تهیه کنندگان، در خیلی از اکران ها مردم را با مشکل مواجه کرد که مواردی هم به درگیری کشیده شد.