نویسنده: محمد ثقفی
برنامه ی بزرگداشت شانزدهم آذر بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، مثل سال گذشته با حضور دانشجویان دانشگاه های تهران برگزار شد. این برنامه که قانونی و دارای مجوز دانشگاه بود، می توانست به دور از هرگونه تشنج برگزار شود، اگر سبزها با تجمع غیرقانونی و همزمان خود و شعارهای موهنشان، جماعت حزب اللهی را تحریک نمی کردند، اگر «نهاد»ها و «سازمان»هایی غیر از تشکل دانشجویی بسیج دانشگاه تهران، در جریان تجمع و راهپیمایی دخالت نمی کردند و آن را تبدیل به تعقیب و گریز با سبزها نمی کردند...
جماعت سبز نخواست بپذیرد که ممکن است 1500 الی 2000 دانشجوی بسیجی از پردیس های دانشگاه تهران و همین تعداد، از دیگر دانشگاه های شهر تهران برای پاسداشت خون شهدای شانزدهم آذر و تجدید بیعت با آرمان های امام گرد هم آیند؛ فلذا با تند کردن شعارهای خود و توهین به ولایت فقیه، ولی فقیه، بسیج و... خود آگاهانه زمینه را برای درگیری های محدودی که رخ داد، فراهم کرد تا رسانه های ضد انقلاب بدون خوراک نمانند. از این طرف نیز معدودی دانشجویان بسیجی، نتوانستند توهین به امام خامنه ای و بسیج را تحمل کنند، بی بصیرت پازل دشمن را کامل کردند. البته با حضور فعالانه ی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در صحنه و تحمل ناسزا و خشونت از دو طرف، درگیری ها با حداقل آسیب کنترل شد.
انجمن اسلامی دانشگاه تهران با صدور دو بیانیه، اقلیت چند ده نفره ی فعال در درگیری ها را به کل جمعیت چهار هزار نفره ی دانشجویان بسیجی تعمیم داد و هم چنین شکسته شدن در انجمن اسلامی در اثر درگیری را –که به حق حادثه ای ناگوار بود- یورش به دفتر انجمن و ضرب و شتم اعضا و تخریب اموال آن خواند. دلیل خود را هم بر غیر دانشجو دانستن دانشجویان بسیجی شرکت کننده در مراسم، «تفاوت مشخص ظاهری» دانست. گویی ظاهر دانشجویی همان ظاهر مرفهین و مترفین باید باشد.
بیانیه ی یکم انجمن اسلامی -به عنوان تشکلی که اعتقاد به «آرمان های امام» «ولایت فقیه» و «ولایت امام خامنه ای» از بندهای مرام نامه اش هست- به صراحت از جماعت سبزی که از شعارهایش در آن روز «مرگ بر اصل ولایت فقیه» ، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» ، فحاشی به امام خامنه ای و ... بود حمایت کرد و هنجارشکنی های آنان را «فریاد کردن ظلم و بی عدالتی» و «عدالت علوی» خواند! هم چنین با چشم پوشی بر سنگ پراکنی، شیشه شکنی، ناسزا گویی به مقدسات و اخلال در روند تجمع قانونی بسیج دانشجویی، گناه آن ها را «حضور در دانشگاه در روز دانشجو» انگاشت و درگیری های مختصر دو طرفه را «پاسخ دادن سخن با دشنام و سلاح» خواند.
روز هجدهم آذر با همکاری جناب آقای دکتر کمره ای رئیس محترم پردیس، تریبون آزادی «با مسئولیت انجمن اسلامی» برگزار شد و در آن ازنفی قانون تا نفی ولایت فقیه و اسائه ادب به شهدا و فحاشی به رئیس دانشکده و دانشگاه شنیده شد؛ در پایان هم دبیر انجمن فنی بالا رفت و گفت: «همه ی حرف ها را بچه ها زدند!»
ما برائت می جوییم! برائت می جوییم از چند ده نفر بسیجی که نتوانستند خشم انقلابی خود را فروخورند. برائت می جوییم از دانشجوی سبز و دانشجوی حزب اللهی که از گاز و اسپری فلفل و سنگ و چوب استفاده کردند. برائت می جوییم از آن ها که به ارزش ها توهین کردند و تصویر امام خمینی و امام خامنه ای را پاره کردند.. برائت می جوییم از ان ها که برای ادامه ی حیات سیاسی خود حاضرند دانشگاه را به تعطیلی بکشانند. برائت می جوییم از آن ها که به تاوان شکست خود، درگیری های محدود این دو روز را فاجعه ای بزرگ جلوه دادند، کسانی که هر ساله در تجمع غیر قانونی خود، درب 16 آذر را می شکستند ولی نه کسی با آن ها درگیر می شد و نه کسی علیه شان جوسازی می کرد. برائت می جوییم از آن ها که در خفا با ما از ولایت گفتند و در جلا حامی معاندین ولایت شدند.
لقد ابتغوا الفتنه من قبل و قلبوا لک الامور حتی جاء الحق و ظهر امر الله و هم کرهون [توبه/48] آن ها پیش از این نیز در پی فتنه انگیزی بودند و کارها را بر تو دگرگون ساختند؛ تا آن که حق فرا رسید، و فرمان خدا آشکار شد، در حالی که آن ها کراهت داشتند.