مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتی از این برزخ بیانتهایی که انقلاب اسلامی ما برای همهی جهانخواران آفریده است، احساس غرور و آزادی کنند و آوای آزادی و آزادگی را درحیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخمهای خود مرهم گذارند، که دوران بنبست و ناامیدی و تنفس در منطقهی کفر به سر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است.
پیام حج خونین
نویسنده: محمد ثقفی
عربستان سعودی
همزمان به انقلاب اسلامی ایران اسلامگرایان سعودی به رهبری جهیمان العتیبی، مسجدالحرام را تصرف کردند و به حکومت اعلان جنگ دادند. هم چنین سازمان شیعهی «انقلاب اسلامی در شبه جزیرهی عربستان» اعلان موجودیت کرد و با اذعان به رهبری امام خمینی به مبارزه با حکومت برخاست.
بحرین
شیعیان بحرین پس از انقلاب اسلامی ایران تشکیلاتی برای مبارزه با حاکمان مستبد خود تشکیل دادند. رهبر آن ها حجت الاسلام هادی مدرسی در تبعید به حمایت از امام خمینی و گفتمان او پرداخت. تظاهرات پی در پی مردم بحرین در حمایت از امام حکومت را به دستگیری گستردهی فعالان واداشت.
عراق
اکثریت شیعهی عراق همزمان با انقلاب ایران به رهبری آیت ا... محمد باقر صدر علیه صدام بعثی به پا خاستند. ترس از این جنبش ملی صدام را وادار به اعدام وحشیانه ی عده ی زیادی از علما و انقلابیون عراق از جمله آیت ا... صدر و سپس حمله به ایران کرد. در زمان حمله ی عراق به کویت هم مردم عراق همزبان با گفتمان انقلاب اسلامی به انتفاضه ی وسیعی دست زدند که با کشتار وسیع و بی سابقه ی حکومت دفع شد. این از جملات معروف آیت ا... صدر است : «در امام خمینی ذوب شوید همان گونه که او در اسلام ذوب شده است.»
لبنان
امام موسی صدر و سهید چمران که به واقع شاگردان معنوی امام بودند عامل هویت یابی شیعیان لبنان و احیاگر روح مقاومت اسلامی در آن منطقه شدند. گفتمان امام خمینی و تجربه های موفق دفاع مقدس الهام بخش شیعیان لبنان شد تا پس از افول مقاومت ناسیونالیستی عربی و جنایات اسرائیل در جنوب لبنان حزب ا... تشکیل شود. حزب ا...ی که اطاعت از ولایت فقیه در اصول مرامنامه ی آن است. گروهی که اکنون به اعتراف دوست و دشمن یکه تاز عرصه ی سیاسی لبنان و محبوب ترین گروه لبنانی شده است.
مصر
نهضت اسلامی ایران روحی تازه در کالبد اخوان المسلمین و جریان های مصری نزدیک به آن دمید. ترور انور سادات رئیس جمهور مصر به دست خالد اسلامبولی عضو سازمان الجهاد بارزترین نمود خارجی این تاثیرات بود. اظهارات گروه های سیاسی و جهادی مصر در حمایت و ستایش از انقلاب اسلامی ایران در آن سالها به طور شگفت انگیزی عمومیت پیدا کرده بود تا جایی که مبارزین مصری به شیعیسم و خمینیسم محکوم می شدند. پس از حملهی عراق به ایران اخوان المسلمین مصر چندین بیانیه علیه رژیم بعث عراق صادر کرد و همکاری دراز مدت استراتژیک با سپاه پاسداران را خواستار شد. اخوان المسلمین به عنوان موثر ترین و محبوب ترین گروه اسلام گرا در جهان اسلام (اهل سنت) و مهم ترین اپوزیسیون مصر همواره حامی و جانبدار جمهوری اسلامی و مقاومت در منطقه بوده است. هر چند کمتوجهیهای دستگاه دیپلماسی ایران در سال های بعد نسبت به این جریان زمینه را برای وسیع تر شدن آلترناتیو جهاد با آمریکا از طرف القاعده باز کرد. خالد اسلامبولی در جریان محاکمه اش گفت: «اگر مراد از خمینیسم رابطه ی تشکیلاتی ما با ایران است دروغ بودن آن بر همگان آشکار است و اگر مراد پیروی از روش و شیوه ی خمینی است از آن ابای نداریم و به آن افتخار می کنیم.»
لیبی
با اوج گیری نهضت اسلامی ایران معمر قذافی جاکم لیبی دریافت که دوران استیلای اسلام گرایی فرا رسیده است لذا دست به اقدامات وسیعی برای اسلامیزه کردن حکومت خود کرد و هم چنین در بعد سیاسی به حمایت از نهضت اسلامی امام خمینی برخاست. معمر قذافی در دوران جنگ تحمیلی هم صلاح دید که در کنار تهران باشد.
سودان
جعفر نمیری حاکم مستبد سودان بعد از انقلاب اسلامی ایران و چند سال دیر به فکر اسلامیزه کردن حکومت خود افتاد فلذا در اسلامی کردن حکومت خود ناکام ماند و در پی کودتای اسلام گرایان به رهبری عمر البشیر و رهبری معنوی حسن الترابی از قدرت برکنار شد. حسن ترابی رهبر اخوان المسلمین سودان بود که متاثر از افکار امام خمینی و دکتر شریعتی بود. وی پس از انقلاب به ایران سفر کرد و با امام دیدار نمود. از آن زمان سودان پایگاهی مهم برای مجاهدین مسلمان و حامی بزرگ مقاومت در منطقه بوده است.
تونس
گفتمان امام خمینی ابزار مناسبی برای حملات اسلام گرایان تونس به بورقیبه حاکم تونس شد. مارک خمینیسم زدن به مخالفین هم دردی از حکومت دوا نکرد. راشد الغنوشی رهبر اسلام گرایان تونسی (جنبش گرایش اسلامی) با روش های مدنی و با پیروی از گفتمان امام خمینی حکومت را به چالشی جدی کشید. راشد الغنوشی امام خمینی را رهبر مسلمانان جهان می دانست و تفکر او را یکی از ارکان اسلام گرایی معاصر. این گفته از اوست:«با پیروزی انقلاب در ایران اسلام دوران ارگانیک تازه ای را آغاز کرد.»
افغانستان
مجاهدان افغانستان در مبارزه با شوروی از گفتمان انقلاب اسلامی شدیدا متاثر بودند، تا جایی که پیام های امام خمینی و کتب دکتر شریعتی به وفور بین آن ها وجود داشت. ایران نقش مهمی در اتحاد اسلامگرایان افغانی ابتدا علیه شوری و سپس علیه طالبان داشت. البته این تاثیرات با دور شدن دستگاه سیاست خارجی از گفتمان صدور انقلاب امام به وضوح کاهش یافته است. در اثر سیاست خارجی معیوب سال های بعد، مجاهدین روشنفکر کنار زده شدند و تفکر طالبانی و القاعده ای علم دار جهاد و مقاومت در این کشور شد.
پاکستان
اسلام گرایان روشنفکر سنی پاکستان (جماعت اسلامی) و تشکیلات شیعیان پاکستان (نهضت اجرای فقه جعفری) از مهم ترین حامیان انقلاب اسلامی در پاکستان بودند. نهضت اجرای فقه جعفری به عنوان نمونه ای بارز از صدور انقلاب اسلامی، نقشی مهم در بیداری و هویت یابی شیعیان پاکستان بود که البته فعالیت های گسترده اش به شهادت مشکوک رهبرش، عارف حسین الحسینی انجامید. هم چنین ابوالاعلی مودودی، احیاگر بزرگ اسلام در منطقه و رهبر آن زمان جماعت اسلامی پاکستان، از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرد و دفاع از آن را بر همه ی مسلمانان واجب دانست. این دو تشکیلات از مزاحمان همیشگی گسترش تفکر طالبان در پاکستان بوده اند.
آذربایجان
انقلاب اسلامی ایران به طور کلی نقش مهمی در احیای هویت ملی و اسلامی کشورهای مسلمان تحت حاکمیت شوروی داشت و خود گامی مهم در جهت استقلال آن ها بود. اوج این تاثیرات در شورش های دو دهه ی قبل شیعیان آذربایجان بود که خواستار برچیده شدن مرز بین سرزمین خود و جمهوری اسلامی شده بودند. خواسته ای که نه تنها مورد توجه دولت سازندگی قرار نگرفت بلکه از این پتانسیل برای نشر اندیشه ی امام هم استفاده نشد.
فیلیپین، اندونزی و مالزی
تاثیرات افکار امام خمینی و دکتر شریعتی بر اسلامگرایان جنوب شرقی آسیا بسیار عمیق و گسترده بوده است. برچسب خمینیست یا اسلام گرای رادیکال، نسبت هایی بود که دولت های مالزی و اندونزی به مخالفین خود می دادند و از خطر صدور اسلام منحرف ایران می گفتند. در فیلیپین تصویر امام خمینی جزء لاینفک تظاهرات مردم علیه حکومت مارکوس شده بود. حرکت اسلامی مورو و حرکت ملی مورو در فیلیپین آشکارا از امام خمینی به عنوان الگو یاد می کردند و برای انقلابیون ایران پیام و درخواست کمک می فرستادند. نهضت اسلامی مورو به علت بی اعتنایی های حکومت ایران در سال های سازندگی به طور وسیعی سرکوب شد و نا امیدی از جمهوری اسلامی باعث شد که گفتمان مبارزه ی القاعده ای، به علمداری حرکت ابوسیاف، غالب شود.
نیجریه
فعالان اسلامی نیجریه به شیوه ای هنر مندانه از افکار امام بهره بردند تا به طور وسیعی اسلام را در آفریقا گسترش دهند و اسلام گرایی را به گفتمان غالب تبدیل کنند. نفی غربگرایی و جنگ فقر و غنای امام به طور گسترده مورد استقبال مسلمانان نیجریه قرار گرفت. امروز نیجریه مهم ترین مرکز تشیع انقلابی در آفریقاست. ابراهیم زاک زاکی رهبر شیعیان نیجریه پارسال گفت که در اثر نشر گفتمان جمهوری اسلامی، شمار شیعیان نیجریه از چهارصد و پنجاه هزار نفر 30 سال قبل به چهل و پنج میلیون رسیده است.
سوریه
همسویی حکومت سوریه با جمهوری اسلامی از زمان انقلاب باعث افول محسوس مبارزه طلبی اسلام گرایان سوری علیه حکومت شده است. و اخوان المسلمین سوریه ترجیح داده است به جای کارهای سیاسی علیه حکومت بعثی سوریه به کارهای فرهنگی و تبلیغی بپردازد. همگرایی سوریه با مقاومت و انقلاب اسلامی این حکومت را به یکی از محبوب ترین حکومت های جهان عرب تبدیل کرده است. رای بالای مردم سوریه به بشار اسد در انتخابات گذشته شاهدی بر این مدعاست.
فلسطین
پس از پیروزی انقلاب که آرمان فلسطین از گفتمان های اصلی آن بود، نماینده ی سازمان آزادی بخش فلسطین امام خمینی را رهبر مبارزان فلسطینی خواند. هم چنین یاسر عرفات به ایران آمد و این جملات تاریخی را به زبان راند: «انقلاب ایران و انقلاب فلسطین یک انقلاب اند. ملت ایران و ملت فلسطین یک ملت اند به رهبری یک رهبر: امام خمینی.» طی سال های آینده که عرفات به جریان سازش متمایل شد، حماس و جهاد اسلامی به عنوان فرزندان انقلاب اسلامی، خلاء مقاومت در فلسطین را پر کردند. فتحی شقاقی، رهبر جهاد اسلامی، آشکارا امام خمینی را رهبر می خواند و در دفاع از او و علیه سعودی ها و وهابیون سعودی می نوشت. امروز پس از سال ها، جهان، ایران را مهم ترین حامی مقاومت اسلامی فلسطین می داند. خالد مشعل، حماس را فرزند معنوی انقلاب ایران می خواند و رمضان عبد ا... همواره از رهبر ما با عبارت امام الخامنائی نام می برد.
یمن
شیعیان یمن که مدت ها تحت سیطرهی کمونیستها و دیکتاتورهای ناسیونالیست بودهاند، بعد از انقلاب ایران، بارها دست به شورش علیه حکومت زده اند. شدیدترین درگیری های شیعیان با حکومت، مبارزات چند سال اخیر آن ها به رهبری علامه الحوثی با حکومت بوده است که با قتل رهبر قیام و کشتار وسیع مردم سرکوب شد. دولت یمن در جریان درگیری ها بارها اذعان کرد که تصاویر امام خمینی و امام خامنه ای و سید حسن نصر ا... محلات شیعه نشین یمن را پر کرده است.
انگلستان
دکتر کلیم صدیقی مسلمان پاکستانی تبار انگلیسی برای ترویج گفتمان امام در اروپا موسسه ی اسلامی پژوهش و برنامه ریزی را بنیان نهاد. کتاب های او درباره ی نهضت جهانی اسلام به پیروی از گفتمان امام خمینی بارها در اروپا تجدید چاپ شده و به زبان های مختلف ترجمه شده است. از جمله اثرات عینی کارهای او ترویج و تبلیغ پیام امام، مبنی بر اعدام سلمان رشدی و مجازات ناشران کتاب او در انگلیس بود، اقدامی که به سیل حملات به ناشران آیات شیطانی و چند عملیات برای اعدام انقلابی سلمان رشدی منجر شد. سلمان رشدی همان زمان گفته بود که اگر کلیم صدیقی نبود میتوانستم به راحتی در خیابان های لندن قدم بزنم.
نویسنده: فاطمه عبدلی
6:30
خوابآلود دستش دنبال رادیو بغل رختخواب میگردد. پیچ را میچرخاند. خشخش، قیژ. موج بیبیسی را پیدا میکند. (کسی به رادیو آمریکا یا جای دیگر اعتماد ندارد. تلویزیون را هم که بابابزرگ 12 بهمن ـ سر پخش نکردن تصویر ورود امام ـ از پنجره پرت کرده بیرون.) خمیازه میکشد. مثل همیشه دیر است. (مامان! یادت نرود برای نون و حلوا، سنگک بخری.) صدای رادیو را بلند میکند. (10 کشتة دیگر به این آمار اضافه شد.) بوی گلاب و زعفران، همه جا را برداشته .
7:00
دست و رو شسته نشسته، بدون دید زدن در آینه، لباسها را تندتند میپوشد. پشت کفشها که بندشان باز شده را به زور بالا میکشد. (ناشتا نرو! یک چیزی بخور!) خرما را از دست ننه میقاپد. تندتند راه میرود. خودکار بیک آبی و کاغذ کاهیها را میچپاند تو جیب اورکت .
7:15
صف نانوایی، غلغله است. دو نفر، از روشهای براندازی میگویند. یکیشان مبارزة فرهنگی را به نظامی ترجیح میدهد. آن یکی میگوید: «هدف، مهم است و وسیله را توجیه میکند.» خانمی از راه نرسیده از شریعتی میگوید. ... سرش را برمیگرداند. از صف نانوایی خبری نیست. نان تمام شده. یکی میگوید: »شاطر عباس! بیزحمت، نانهای خانة ما را بده به اینا که بی نون موندن.«
9:00
از همان روزی که دست قابیل گشت آلوده به خون هابیل... این دکلمه را با خودش زمزمه میکند و 16 آذر را میآید پایین. پایش روی برفها لیز میخورد. (آدمیت مرده بود، گرچه آدم زنده بود) بچهها را بیشتر از داد و هوارشان پیدا میکند تا از خودشان. جلوی دانشگاه، بحث داغ است. نفسنفسزنان میرسد. (رها و سعید و مرضیه کشته شدهاند.) دستش را میبرد توی جیب و پارچهای که اسم خودش را با خودکار رویش نوشته، درمیآورد با سنجاق قفلی میزند به لایی کاپشنش تا اگر کشته شد، زود شناسایی شود.
11:00
بساط تمرین تئاتر، در کتابخانة مسجد به راه است. زندگی ابوذر را قرار است ببرند روی صحنه. حیاط مسجد، پر از ملافة سفید است. آوردهاند برای بیمارستانها. نور زیادی توی کتابخانه نیست. کف زمین، پر از کتابهای روی هم چیده است. لالة کویر، فلسطین فلسطین وطن مقدس من، داستان راستان، شعرهای حمید مصدق. (کتاب جدید چی داری؟) یک جلوش تا بینهایت صفرها را میگذارد روی میز. به کتابهای روبهرویش یک نگاه میاندازد. تشیع علوی ـ تشیع صفوی، آفتاب توحید، حسنک کجایی. (بیا اینو ببر! نخوندیش؛ در سرزمین یخبندان.)
12:00
دور حاجآقا توی شبستان جمع شدهاند. احمدآقا قصاب، آرش پسر تیمسار، داریوش سبیلچخماقی. جمع، خودی است، ولی نمیشودبه هیچ کس اعتماد کرد . از هر اِن نفر، یک نفر ساواکی است. حاجآقا آرام و شمرده حرف میزند. قرار تظاهرات جمعه گذاشته میشود. تقسیم کار میشود. (حاجآقا! امشب هم اعلامیهها تو همان خانة کلنگی تکثیر میشود؟) بیهوا یاد وصیتنامهاش میافتد. باید امشب کاملش کند. رکوع که میرود، میبیند زانویش پاره است. نان و حلواها را بین صفها پخش میکند تا از اینجا که میروند تظاهرات، جان و رمق داشته باشند.
12:30
به در آبیرنگ با نقش مرغ و قناری میرسد. پلاک 22. اسم رمز، این است که بگوید برای تخلیة چاه آمدهام. توی ایوان، زنها اینور و آنور میروند و برای خانوادة زندانیها بستههای کوچک و بزرگ آماده میکنند. از پلهها دو تا یکی بالا میرود. (دیر رسیدم، نه؟)، (بچهها، آرومتر! اتاق پایینی دارند نوار تکثیر میکنند.) دو تا ضبط را گذاشتهاند روبهروی هم. یکیاش پخش میکند، یکیاش ضبط. اونی که پخش میکند، صدایش تا آخر بلند است. صدای محمد بهشتی است؛ نوارهای امام را پیاده کردهاند. باید استنسیلاش کند، بدهد برای کپی .
15:30
اعلامیهها را میزند زیر پیرهنش. اسپریها را خانه، جاگذاشته. وقت خوبی برای نوشتن رو دیوار است. چیزی به حکومت نظامی نمانده. سر یک کوچه مینویسد: به میدان ژاله راه دارد. سر آن یکی مینویسد که بنبست است تا فردا اگر سربازها دنبال کسی کردند، گیر نیفتد .
16:00
برمیگردد خانه. میرود زیرزمین، اسپریها را پیدا کند. (چند تا شیشه آبلیمو و شیشه گلاب برایمان جمع کردید؟) صابون و بنزین هم دارند. زیر لب میخواند: من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی. دو تا کتلت سرد گاز میزند. میرود پای تلفن، قرار مدارها را میگذارد. یک گوشش به بی بی سی است .
17:30
پا میگذارد تو کوچه. دو سه تا از بچهها سر کوچه تو تاریکی قایم شدهاند. (ژاندارمری تختطاووس را گرفتند.) امروز خیلی از همه جا بیخبر است. توی صف عریض و طویل روزنامه، چیزی گیرش نیامده. (این روزها همه روزنامه میخوانند. چه باسوادها، چه کتابنخوانها. از وقتی سانسور کمتر شده، دیگر روزنامه نمیماند.) شروع میکنند با بچهها به لاستیک گذاشتن. کبریت میزنند. هم گرم میشوند، هم اعتراض میکنند. اعلامیهها را با هم رد و بدل می کنند.
19:00
در میدان ژاله گروه خونی اُ مثبت نیاز است. راه میافتد به سمت آنجا. صدای تیراندازی میآید. ظاهرا هیچکس تو خیابان نیست. ولی میداند به محض این که کمک بخواهد، از در و دیوار آدم میرسد .
20:00
بچهها شلوغپلوغ میکنند. بزرگترها دور کرسی برای شاه جوک میگویند و سعی میکنند شعرهای تازه دربیاورند. (فردا نان و پنیر میدهیم. نانها را مثل امروز نکن. مردم گرسنه میمانند.) یاد شیرکاکائو میافتد که قرار است پخش کنند. باید از همین الان، شکر و کاکائویش را به یکی میسپرد. از اتاق بغلی، صدای دعا میآید. چند تا پرستار، شبها آنجا میمانند تا روز دم دست باشند و بهتر بتوانند به مردم برسند .
21:30
از این بالا، شهر تاریک و آرام به نظر میرسد. مشتش را گره میزند و تا جایی که میتواند، فریاد میزند. (اللهاکبر. لا اله الا الله...) ملت یکییکی سر و کلهشان رو پشتبامها پیدا میشود...
نویسنده: عرفانه مقدسی
گشت و گذاری در دادگاه سال50
1، 2، 3، اَکشن.
سلام خدمت بینندگان عزیز. من داریوش هستم از شبکه ملی شاهنشاهی. به دادسرای تهران آمده ایم تا گزارشی از احوالات قاچاقچیانی که اخیرا دستگیر شدند داشته باشیم.
نفر اول
سلام. شما چی قاچاق می کردین؟
دقیقا نمی دانم چه می فرمایید. خیرِسرمان استاد نقاشی بودیم. در یک روز کذایی سر کلاس، داشتیم حالتهای مختلف دست را طراحی می کردیم.از قضا این حس وامانده مان گل کرد ( که ای کاش همیشه خوار می ماند) که مشت کنیم این دست را.
و این شد استدلال و شاهد مخالفت ما با رژیم.
- عجب!
نفر دوم
سلام. شما چی قاچاق می کردین؟
قاچاق؟ بنده بی اطلاعم. اینجانب پزشک معالج دربار بودیم. اعلی حضرت کسالت داشتند و بنده را احضار فرمودند. ایشان اصرار داشتند که بالای چشم مبارکشان چیزی است. و اینجانب بزرگترین اشتباه عمرم را در آن لحظه منحوس مرتکب گشتم و خیر سرمان خواستیم مزاح کرده باشیم، عرض کردیم:» خیر حضرت اشرف. بالای چشمتان فقط ابروست، و شما الحمدلله سالمید.«
حالا ما را گرفته اند می گویند به چه جرئتی به اعلی حضرت گفتی بالای چشمت ابروست؟!
- ما همچنان به دنبال قاچاقچی می گردیم.
نفر سوم
سلام. شما دیگر باید قاچاقچی مذکور باشید!؟
قاچاقچی؟! ای آقا!... من مربی مهد کودک بودم. داشتم شخصیت های شاهنامه را برای بچه ها معرفی می کردم. کاش زبانم لال می شد و از ضحاک نمی گفتم.
حال ریخته اند، ما را گرفته اند، می گویند شما اعلی حضرت را به ضحاک تشبیه کرده اید!
***
بینندگان عزیزگزارش جالبی شد. به هر حال ما اومده بودیم از قاچاقچیای دستگیر شده گزارش تهیه کنیم، ولی همه چیز دیدیم غیر از قاچاقچی. از بی گناه گرفته تا...
اِ اِ چی کار داری می کنی؟.... فرهاد چرا میکروفنو ازم گرفتی؟.... چرا فحش می دی؟!.... چی داری می گی؟!.... اصلا تو کی هستی؟!.... ساواک؟!!!!!.... ای داد بر من.... فرهاد صدا بردار و ساواک؟!.... فرهاد تو که عین داداش من بودی!!!... کجا می بری منو؟!... نزن... کمک... کمک....