نویسنده: مرضیه مؤمنیان
مقاله ای در باب رابطه فرهنگ و عدالت
نوبت به نوبت می آیند و سهمشان را می گیرند، در دلش می گفت این بار کجا سرمایه گذاری کنم؟! شتر بخرم و کاروان ابریشم... نه نه!بازار ابریشم کساد شده... خانه ی دیگری در مصر... در این فکر بود که ناگهان خودش را جلوی خلیفه یافت.
_ این سهم تو..
و در دفتری نوشت.
بلافاصله رو کرد به غلام که کنارش ایستاده بود.
_ این هم سهم تو...
ماتش برده بود... من... زبیر... صحابه دیرین پیامبر... رزمنده ی جنگ های بدر و احد... و این غلام سیاه... هردو یک کیسه؟!! علی؟!! گویا فراموشت شده؟!!
ترسیم مسیر عدالت از مهمترین دغدغه های امروز جامعه ماست،راهی که مقصودش تکامل بشر در سایه ی توحید فردی و اجتماعیست. اما راه رسیدن به عدالت چیست؟ آیا تنها وجود یک حاکم عادل کفایت می کند؟ اگر حاکم حضرت علی (ع) باشد- که او را عین عدالت دانسته اند- برای اجرای عدالت در جامعه کافی است؟ قرآن در این باره می گوید « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط»2. این آیه را تاکنون بسیار شنیده ایم، که البته بیشتر از جنبه اثبات هدف انبیا، که همانا برپا کردن قسط است به آن پرداخته شده. اما وسیله تحقق آن چیست؟ تنها وجود یک پیامبر عادل؟ جواب این سوال در ادامه آیه آمده، با برانگیختن ناس یا همان مردم جامعه. بنابر این یکی از مهترین وظایف حکومت برانگیختن مردم برای برپایی عدالت است. بدین معنی که تا مرم نخواهند حاکم نمی تواند عدالت را برقرار کند.لازمه ی مطالبه ی عدالت از سوی عوام، اصلاح فرهنگ و الگوی زندگی است که مظهر عالی آن فرهنگ و ارزشهای اسلامیست. در دین اسلام بارها به این مهم تاکید شده تا آنجا که عدم عدالتخواهی و بی اعتنا بودن به مصادیق آن را همطراز با تکذیب قیامت دانسته اند. در سوره ی ماعون از مصادیق « الذی یکذب بالدین»3 آیه ی مبارکه «لا یحض علی طعام المسکین»4 ذکر شده است که در آن، بی اهمیت بودن مردم به قشر آسیب پذیر جامعه را مورد سوال قرار داده و با لحن توبیخ گونه ای سعی در ساختن فرهنگ عدالت در چهره ی جامعه ی اسلامی دارد.
همان طور که گفته شد، اجرای عدالت تنها در صورتی قابل تحمل-به معنای واقعی تحمل!- خواهد بود که به صورت یک ارزش همگانی گسترش یابد. تا وقتی ضد ارزشها ارزش تلقی می شوند و شرافت افراد به متراژ ویلا و منطقه ی سکونت و مدل اتومبیل و نام مدارس غیر انتفاعی و هزینه ی تحصیلشان است سخن از اعطای حق هر ذی حق، از هزلیات است! و دم زدن از برقراری عدالت اقتصادی و آموزشی و ... سبب اعتراض سوء استفاده کنندگان خواهد شد. کما آنکه در تاریخ خلافت امیرالمؤمنین شاهد آن هستیم. خواصی که عدالت برایشان قابل تحمل نبود و مدام فتنه به پا می کردند و بعضا به دلیل قرابت هایی فامیلی با حضرت یا همرزم بودن، هوس رانت خواری، رشوه دادن و دور زدن قانون به سرشان می زد و عوامی که نمی توانستند حق خود را تشخیص دهند! چه رسد به اینکه آن را مطالبه کنند. ناگفته نماند که امیر المومنین در ابتدای خلافتشان به نبود این ظرفیت اشاره کرده بودند؛ زمانیکه من مسئولیت را قبول کنم وضعیتی خواهد شد که «لا یقوم لها القلوب و لا یثبت علیها العقول... .»4 دلهایتان می لرزد و عقلهایتان می جنبد...
از این رو نقش دستگاههای متولی فرهنگ جامعه در فرهنگ سازی پیرامون عدالت بسیار سنگین است. صداو سیما باید وظیفه خطیر خود را بداند و در این راستا با قوت بیشتری عمل کند، نه آنکه تمام برنامه های آن رواج فرهنگ اسراف و نمایش تجمل گرایی و اشرافی گری بی حد و حصری است که دل اکثریث مطلق جامعه را از درماندگیهاشان به درد می آورد و فیلمها و سریالهایی که جز به میزان تعلق به دنیا و مافیها، به چیز دیگری نمی افزایند. وزارت ارشاد نیز یکی از حساس ترین وظایف را برعهده دارد، چنانچه رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرمایند:« اگر وزارت ارشاد جز اصلاح فرهنگ عامه کار دیگری انجام ندهد برای آن کافی است.»
به امید ظهور آن افتابی که دلها را سرشار از عشق به حق و عدالت می کند.
پی نوشت:
1. برگرفته از عنوان کتاب «علی(ع) و شهر بی آرمان»
2. آیه 25 سوره حدید- به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و میزان فرستادیم تا مردم به عدل و انصاف برخیزند.
3. آیه1 سوره ماعون- کسی که روز جزا را دروغ می خواند.
4. آیه 3 سوره ماعون- به طعام دادن بی نوا ترغیب نمی کنند.