گذری بر تاریخ استثمارها و جنایات آمریکا
نویسنده: محمدثقفی
1. کریستف کلمب پس از کشف آمریکا:«...به دقت به حرف های بومیان گوش کردم و سعی کردم بفهمم که طلا دارند یا نه... من به کمک پنجاه نفر از افرادم میتوانم به آن مردم غلبه کنم و هرطور که مایلم بر آنها فرمان برانم...» واین کار را کرد! برده برای اسپانیا و کار اجباری. پس از چند دهه، نسل بسیاری از قبایل سرخپوست منقرض شد. ناله های زاده شدن آمریکا!
2. مهاجران از راه میرسند تا مالک زمین های بیصاحب (سرخپوستها که حق مالکیت زمین ندارند، دارند؟) و معادن سرشار و برده های سرخپوست شوند. سرخپوستها حق ندارند از محدوده خود خارج شوند (حتی برای شکار و تأمین غذا) و اگر بشوند میمیرند! مهاجران سفید تفریحات جالبی هم پیدا میکنند: شکار سرخپوست، کندن پوست سر سرخپوست، قطع اعضای بدن سرخپوست و...! مهاجران از آفریقا دسته دسته برده وارد میکنند، برده هایی که وحشیانه شکار میشوند و وحشیانه در کشتی حمل میشوند و آنهایشان که وحشیانه در راه نمیمیرند وحشیانه به کار گرفته میشوند تا بمیرند. در سال 1660 در برخی ایالتها مجازات قتل عمد یک سیاهپوست سه ماه زندان و مجازات دست بلند کردن یک سیاهپوست روی یک سفیدپوست قطع بینی و سوزاندن صورت است! آمریکا هنوز نوزاد است.
3. بریتانیاییها بر رقبا پیروز شده اند و میخواهند خرج جنگ را از مهاجران مالیات بگیرند، مهاجران هم مالیات بده نیستند: آغاز انقلاب آمریکا! انقلاب پیروز میشود و جرج واشینگتون اعلامیه استقلال را صادر میکند. در این اعلامیه آمده است: «همه انسان ها برابر آفریده شده اند» البته مگر این که سرخپوست یا سیاهپوست باشند! رنگینپوستهایی که با وعده آزادی برای بریتانیا جنگیده بودند قتل عام میشوند. استقلالت مبارک آمریکا!
4. سرخپوستها سر راه مهاجران به سمت غرب و راه آهن و روی معادن طلا و زمینهای حاصلخیز هستند، آمریکاییها دو راه پیش پای آنها میگذارند: کوچ کنند یا قتل عام شوند. پس از مدتی که مهاجران در کل آمریکا پخش میشوند فقط گزینه اول باقی میماند. بسیاری از قبایل سرخپوست با آمریکاییها پیمان صلح امضا میکنند و عده ای تسلیم میشوند، اما در عوض آن، خودشان و زنان و کودکانشان کشته میشوند. به قول ژنرال کاستر: «سرخپوست خوب سرخپوست مرده است!» معادن طلا و زمین های حاصلخیز و نیروی کار مجانی، نعمتهای خدایی برای آمریکا!
5. شمالیها که نیازی به برده برای کار مرگبار در مزارع، ندارند علیه برده داری جنوبیها اقدام میکنند: جنگ داخلی آمریکا! شمالیها پیروز میشوند و لینکلن برده داری را لغو میکند، لینکلن در نامه ای مینویسد: «من هرگز با مساوات سیاه و سفید موافق نبوده ام... من مایل نیستم به کاکاسیاهها اجازه احراز مشاغل دولتی داده شود...» شکار سیاهپوست تا مدت ها تفریح آمریکاییها باقی میماند، «کوکلس کلانها» با ظاهر و لباس مخوفشان گروهی فراگیر هستند که کارشان کشتن و تکه تکه کردن (=لینچ کردن) سیاهپوستان است. کارت پستال کردن تصاویر شکنجه و قطع دست و پا و کباب کردن سیاهها در اوایل قرن بیستم رواج پیدا کرده بود. روزولت میگفت: «لینچ کردن جنایتی نفرت انگیز است» ولی در نامه به خواهرش راجع به کشتار ایتالیاییهای نیواورلئان به جرم حمایت از سیاهان نوشت: «لینچ کردن ایتالیاییها کار شایسته ای بود!». زنده باد آمریکای آزاد!
...
7. بیستم فروردین سالروز قطع رابطه با آمریکاست. تمدنی برپایه غارت و استثمار و جنایت. خاکی که رنگین به خون سرخپوستها و سیاهپوستهاست و رژیمی که باعث و حامی استثمار و کشتار مستضعفین و دشمن حکومتهای مردمی است. حکومتی که هنوز گرسنه و ثلث میلیون بیخانمان دارد.«ما رابطه با امریکا را میخواهیم چه کنیم؟» امام خمینی.