نویسنده : فرشته قنبری
· « وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ» انعام/112
· پس از جنگ ایران و روس، به واسطه ی سلاح های پیشرفته ی مورد استفاده روس ها در جنگ، دستگاه قاجاری به فکر گسیل نیرو به اروپا افتاد تا کمی در جریان پیشرفت های آن ها قرار بگیرد. مردم اما، جز افرادی معدود از هیچ چیز خبر نداشتند و در مواجهه با فرهنگ و پیشرفت غربی مات ومبهوت شدند و نتوانستند ذهن و عقل خود را به کار گیرند و از پیشرفت طرف مقابل به فکر پیشرفت خود بیفتند. نتیجه آن شد که روشنفکران گفتند برای پیشرفت، ایران باید از فرق سر تا پا غربی شود...تقلید محض.
· حکومت پهلوی آمد و سعی کرد تا تئوری روشنفکران عهد قاجار را با سرعت بیشتری ادامه دهد...ایران باید غربی شود. کشف حجاب...مسئله ی تغییر لباس...حذف عناصر فرهنگی...
· پس از کنار گذاشتن رضاخان توسط انگلیسی ها، ردپای آمریکا با روی کارآمدن محمدرضا در همه ی ارکان حکومت دیده شد.همه چیز به سمت نابودی اصالت ها...
· ایران اما...هیچ پیشرفتی نکرد...همچنان مصرف کننده اقتصادی و البته فرهنگی...
· ایالات متحده در دوران جنگ سرد1، برای مبارزه فرهنگی و اطلاعاتی با شوروی دست به تشکیل سازمان های به ظاهر فرهنگی و دانشگاهی زد که مستقیما توسط سازمان سیا اداره می شد. این سازمان ها در حیطه های مختلف به فعالیت های فرهنگی مشغول بودند که از جمله ی این فعالیت ها می توان به چاپ کتب ومجلات و کنترل محتوا و حتی جهت دهی به هنرهایی مانند موسیقی، نقاشی و فیلم سازی اشاره کرد...سازمان هایی با نام ناتوی فرهنگی...
· بعد از فروپاشی شوروی، درست در زمانی که آمریکا می خواست طعم امپراتوری بلامنازع جهان را بچشد، تأثیرات شگرف انقلاب اسلامی ایران بر همه ی ملت های مسلمان و غیر مسلمان در گوشه گوشه ی جهان پدیدار شد.
· حضرت امام اصلاح فرهنگ را در راس همه ی اصلاحات می داند و معتقد است اگر فرهنگ جامعه ای وابسته به فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه نیز به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.
«ای مسلمانان جهان که به حقیقت اسلام ایمان دارید به پاخیزید...دست خیانت ابرقدرت ها را از ممالک خود و خزائن سرشار آن کوتاه کنید و مجد اسلامی را اعاده کنید...بر فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غرب زدگی مبارزه نمایید...و هویت خویش را بازیابید...امروز زمانی است که ملت ها باید چراغ راه روشنفکران شوند و آنان را از خودباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملت هاست...»2
· تعدادی از مؤسسات اقتصادی آمریکا با چنگ انداختن بر بخش رسانه ای و اطلاع رسانی، بیشتر شبکه های بزرگ رادیویی، کانال های تلویزیونی و روزنامه ها و نشریات دیگر را در اختیار دارند. آن ها بر روی دو هدف عمده تأکید می کنند: اینترنت و حذف مقررات ضد انحصار. زیرا این مؤسسات از محدودیت های بیش از حد ناشی از فشارهای قانونی لطمه خواهند خورد.در راستای این هدف، این شرکتها کمیسیون ارتباطات را به سمت تجدیدنظر در قانون 1993م، که شرکت ها را از در اختیارگرفتن بیش از 30 درصد بازار منع می کرد، سوق دادند. قانون مخابرات تغییر می کند و محدودیت های وارده بر تمرکزگرایی در مالکیت ایستگاه های رادیویی لغو می گردد...
در نتیجه این قبیل اقدامات تمرکزگرایانه، روزنامه نگاران این مؤسسات دیگر در نقادی درباره ی مالکین خود تشویق نمی شوند و اطلاع رسانی به صورت کالا در می آید...3
· «مطبوعات در آمریکا آزاد نیست. در میان 2000 روزنامه، هیچ یک دیدگاه فلسطینی ندارند. بیشتر آمریکاییان از مسئله فلسطین بی خبرند و بی خبری آنان ناشی از آن است که یهودیسم و صهیونیسم، بر اکثریت عظیم رسانه های آمریکا سیطره دارد. این کنترل، تنها برای مخفی کردن جنایات اسرائیل در فلسطین صورت نمی گیرد؛ بلکه برای این نکته است که یهودیان و نظم جهانی آن ها به دنبال نابودی هر ملت، فرهنگ، میراث و نژادی جز یهود است. آنان به دنبال سلطه بر رسانه ها، اقتصاد و حکومت ها هستند. گرچه باید از آرزوی یهودیان در حفظ نسل، فرهنگ و دینشان حمایت و دفاع کرد، اما سلطه جویان یهودی، به دنبال نابودی هر جنبش میهن پرستانه، به غیر از جنبش خود هستند و این کار، نخست از طریق رسانه ها انجام می گیرد» 4
· عده ای اما باور نکردند...دشمن مبدل شد به یک مفهوم خیالی و توهمی...بر این نکته تأکید کردند که آنچه در مورد توطئه گری ها و دسیسه چینی ها و دخالت های آمریکا گفته می شود، چیزی جز یک توهم نیست و بهره ای از حقیقت ندارد.چشم ها را بشویید و جور دیگر ببینید...
گفته اند: امیر مبارزالدین آمد در اطراف بیابان های شیراز اردو زد و داشت خودش را برای حمله به شیراز آماده می کرد. حاکم شیراز اما غرق در عیش و نوش بود و گفته های وزیر را باور نمی کرد و پیوسته می گفت: شما بیهوده نگرانید. یک روز وزیر تدبیری اندیشید و او را به بالای پشت بام کشاند تا شاه اردوی مبارزالدین کرمانی را با چشم های خود ببینید...
حرف این نیست که آنان که مارا به توهم توطئه داشتن و دگماتیسم متهم می کنند در عیش و نوش غرقند و فرصت اندیشیدن به هجوم بی صدای دشمن را ندارند. حرف این است که شاید نتوانسته اند تفاوت میان ترویج فرهنگ با تهاجم فرهنگی را درک کنند. اینکه نمی دانند معنی مبارزه با تهاجم فرهنگی به معنی نفی هرگونه نوگرایی و پشت پازدن به ابزارهای مدرن فرهنگی نیست؛ بلکه مخالفت با اشاعه هر آن چیزی است که می خواهد ضربه بزند به فرهنگمان. فرهنگی که در این جا عبارت است از ارزش ها، اعتقادات و رفتارها. ارزش هایی که دشمن آن ها را اعتباری می داند و در درستی آن ها شک ایجاد می کند. اینکه شاید نمی دانند نصیب ما از لطف دشمن در ترویج فرهنگ و تمدنش فقط ترویج بی بندوباری و رذالت های اخلاقی و افکار و رفتارهای ضدالهی و ضد اسلامی است. اینکه در صدور تمدنشان، سبب رشد علمی ما نمی شوند و فقط در جوانان کم تجربه و کنجکاومان تردید و وسوسه و بی باوری ایجاد می کنند تا آن ها را نسبت به فرهنگ خود شیفته کنند و اتوپیای تخیلی خود را به رخ جهانیان بکشند.
حقیقت است اینکه دشمن تمام توان خود را جمع کرده تا ساختارها و ارزش های اصیلی را بشکند که ادیان و مذاهب به دنبال تثبیت آن هستند و به رسمیت نمی شناسد مگر اندیشه هایی را که در متن آن ها ماتریالیسم نهفته است؛ البته این حقیقت، حقیقت تلخی است...
باید باور کنیم که ناتوی فرهنگی روزی با استفاده از «هنر استراتژیک» 5 خود جیمزباند را می ساخت تا با شوروی مقابله کند و امروز پروژه ی اسلام هراسی و به تصویر کشیدن خشونت مسلمانان را در برنامه دارد. باید باور کنیم که در این سینمای استراتژیک تصویری غیر واقعی از مسلمان ارائه می شود که خشونت طلب است و اگر هم بخواهد نمی تواند تمدن سازی کند6. باید باور کنیم که فضای کلی سینمای ناتوی فرهنگی-به استثنای موارد جزئی-یقین زدایی، حیازدایی، ایمان زدایی و تقوازدایی را به عنوان اهداف اصلی دنبال می کند؛ چهار رکنی که در اسلام برای تمدن سازی، نقش کلیدی را ایفا می کنند. باید باور کنیم که او درصدد ترویج این فکر است که تنها مدینه ی فاضله ای که انسان ها می توانند آن را به عنوان مأمن انتخاب کنند تمدن لیبرال آن هاست و هر کس اگرهم بخواهد از این تمدن فرارکند، باز هم ناگزیر است به برگشت و در همه ی این امور این آنها هستند که باید برای بشر تصمیم بگیرند و تمدن بسازند و منجی باشند...7
اینکه هدف استکبارجهانی از این همه تلاش چیست شاید در دو کلمه خلاصه شود و آن «زر و زور» است. همه ی تلاش ها در جهت کسب قدرت و در راستای منافع اقتصادی است. باید فرهنگ همه ی جوامع به گونه ای تغییر کند که همگان تبدیل به موجوداتی شوند که صرفا مصرف کننده هستند. تا در پی این مصرف کنندگی اقتصادی، تسلیم همه ی سیاست های استکبار شوند تا او باز هم بر قدرت و ثروت خود بیافزاید.
والبته این هجوم فرهنگی مقوله ی جدیدی نیست و همانطور که از آیه ی ابتدای این مقال بر می آید از ابتدای هبوط انسان به این کره ی خاکی جنگ میان پاکان و شیاطین ادامه داشته و ادامه خواهد داشت. جالب است دانستن این نکته که کار انبیای الهی نیز هجوم فرهنگی بوده به باورها و اعتقادات مردم. اما هجوم فرهنگی ای که اصالت داشته و تنها هدف نبوده و وظیفه ی آن نه کسب قدرت و ثروت بلکه اصلاح اندیشه ها و باورهای غلط و ضدالهی و هدایت انسان ها به سمت کمال الهی بوده است.« قابل تأمّل است که خداوند نمىفرماید کار شیاطین جن و انس آن است که حق دیگران را تضعیف کنند، ظلم نمایند یا قتل و غارت کنند، بلکه کار شیاطین را هجوم فرهنگى قلمداد مىکند. آنان فکر و اندیشه را عوض مىکنند تا نگذارند ایمان به آخرت، بینش معنوى، ارزشهاى والا و فوق مادى براى انسانها مطرح شود. آنها تمام فعالیتهاى خود رامتوجه این مسأله ساخته اند، چون اگر تهاجم فرهنگى واقع شد در سایر قسمتها نیز به پیروزى رسیدهاند آنچه در مقابل مفاسد، انحرافات، اشتباهات و سوء استفاده هاى مستکبران مانند سدّى ایستاده است افکار و اعتقادات صحیح و باورهاى اصیل است. با وجود اینهاست که آنان نمىتوانند به اهداف خود نایل شوند. از این رو تلاش مىکنند که این دژ محکم را تسخیر کنند. پس اصلى ترین کارى که دشمنان انبیا؛ در سطح اجتماعى انجام مىدهند، تأثیر گذاردن بر اندیشه هاست.»8
· از این رو به جاست در این عرصه به تولید فرهنگ بپردازیم تا توانایی مقابله با هجوم بی صدا ولی پرخطر دشمن را داشته باشیم .حضرت امام جامعه ای را بنیان نهاد براساس ارزش های اسلامی و فطری که حفظ آن بارها و بارها توسط مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفت اما به علت سهل انگاری های صورت گرفته در این عرصه نتوانستیم به سطح مطلوبی از فرهنگ برسیم. فرهنگ اسلامی و ایرانی دارای ظرفیت های نامحدودی است وما باید به جایگاهی برسیم که بتوانیم جامعه آرمانی و موردنظراسلام و انسان های تراز اسلام و قرآن را در سطحی ازهنر ارائه دهیم که هم سطح و یا حتی بسیار بهتر از ارائه ی مدینه فاضله ای باشد که آنها دوست دارند به تصویر کشند. و در غیر این صورت با ادامه ی این روند باید انتظار نسلی را بکشیم که نه ایمان محکمی خواهد داشت، نه شناخت یقینی، نه جهان بینی روشنی و نه رفتار ثابتی که ناشی از هویت فرهنگی خودش باشد.
1. دوران جنگ سرد از سالهای بعد از جنگ دوم جهانی آغاز و با فروپاشی شوروی سابق پایان یافت.
2. امام خمینی. صحیفه نور، جلد سیزدهم، ص83.
3. بن باگو دیکیان در کتاب «انحصار رسانه ای»
4. خلاصه ای ازنظرات دیوید داک، نماینده پیشین مجلس آمریکا از ایالت لوئیزیانا
5.هنر استراتژیک به اثری هنری گفته می شود که در متن خود به مناسبات اجتماعی و مکاتب فکری و ایدئولوژی اشاره می کند و در واقع دارای استراتژی است.
6. به عنوان مثال می توان به فیلم هایی چون 300 و 2012 وبازی هایی مانند دلتا فورث
7. برگرفته از نقد فیلم لاست-دکتر حسن عباسی
8. برگرفته از کتاب تهاجم فرهنگی-استاد مصباح یزدی