حجاب فارغ از جنبه ی دینی، یک نماد ارزشی است که به خاطر کارکردهای چندگانه اش همواره از سوی استعمارگران و دشمنان اسلام مورد هجوم و هتک بوده است. قانون منع حجاب در ترکیه و فرانسه (با وجود جمعیت میلیونی مسلمان این کشور)، قانون منع حجاب آموزگاران در امریکا، شهادت مروه الشربینی در دادگاه آلمان و ... اما این عداوت و کینه از کجا سرچشمه می گیرد؟ ساده انگارانه است اگر فکر کنیم همه ی درد، صرفا داشتن یک ظاهر متفاوت با عرف است. مشکل تفکری ست که حجاب اسلامی با خودش می آورد. تذکاری که حتی یک لحظه بیداری و بازگشت به فطرت هم اگر برای کسی داشته باشد، در حساب و کتاب های اومانیستی و دنیاپرستانه ی غربی، گران تمام شده است. موج معنویت و اسلام گرایی و خدایی شدنی که بنیان فرهنگ مبتذل غرب بر غفلت از آن بنا شده. نمادی که دین را از تو در توی «حریم خصوصی فرد» به سطح جامعه می آورد و «غیب» را زنده می کند برای آنانی که «یَعلَمونَ ظاهراً مِنَ الحَیوةِ الدَّنیا». بازگشت به فطرتی که با اهداف تعریف شده ی جامعه ی غربی، صرفا حرکت به سوی سخیف ترین لذت های مادی، به وضوح متناقض است. تنبیهی که بساط ماتریالیسم و سکولاریسم و مدرنیسم و باقی معادلات زمینی را بر هم می زند و بار دیگر خدا را به خاطرها می آورد. گم شده ی همه ی صغری و کبری های این روزها؛ ربانیت خدا را و حکومت الهی را.
مسلما این مبارزه برای آنان که حجاب به مذاقشان خوش نیامده، محدود به مرزها نمی شود. چه، سرمنشا این اسلامی شدن و این خدایی شدن را باید جست. انقلاب اسلامی ایران که پرده از چهره ی فریب جاهلیت قرن بیستم برگرفت و یاوههای استعمارگران را در باره ی زن، نقش بر آب کرد و دغل بازان شهوتپرست را رسوا ساخت و این گوهر گرانبها را که لابلای خزهها و تبلیغات دروغین دشمنان انسانیت گم شده بود، به صحنه آورد. مبارزه با حجاب از سوی دشمنان، به معنای مبارزه با کلیت اسلام است. هر جامعه ای از شعائر و نمادهای ارزشی خالی شود به سادگی در معرض تحلیل و فروپاشی فرهنگی و فکری قرار می گیرد و به همسان سازی با دیگر گروه ها و مذاهب اجتماعی می رسد و امروز این فرهنگ مهاجم، بی بند و باری غربی است. نتیجه تسلیم شدن است و پذیرفتن سلطه ی بیگانه. یعنی محو شدن در «نظم نوین جهانی».
این همه را گفتم که بگویم مقنعه ی من و چادر تو، جز این که دستور حضرت حق است و مایه ی سلامت و پاکی دل و دنیایمان، عَلَم حاکمیت خداوند است بر زمین، ... «بهرش علمداری کنیم».