نویسنده: محمد ثقفی
- محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان بالاخره اجازه پیدا کرد که دولتی فلسطینی تشکیل دهد. انتخابات برگزار شد، اما نتیجه خوشایند نبود : حماس اکثریت پارلمان را دارد و باید دولت آینده را تشکیل دهد!
- از همان روزهای اول تشکیل دولت حماس مشکلاتی در وزارت کشور و پلیس و نیروهای امنیتی حس می شد. آنها که سالها از راه خوش خدمتی به اسرائیل در این نهادها نانخورده بودند حاضر نمیشدند که مناصب خود را با زبان خوش به دولت قانونی تحویل دهند! نتیجهی مقاومت امنیتیها و نظامیها در برابر تحویل پست هم مشخص است: درگیریهای مسلحانه!
- حماس و فتح که دیدند هر روز گوشهی خیابانهای فلسطین فتحیها و حماسیها به خاطر این اختلافات روی هم سلاح میکشند با میانجیگری مصر و عربستان و ایران در مکه توافقنامه امضا کردند. حماس مرام سنگینی گذاشت : دولت ائتلافی از همهی گروههای فلسطینی!
- از ابتدای تشکیل دولت حماس اسرائیل و غرب شروع کردند به فشار آوردن. قطع کمکهای مالی به دولت فلسطینی تا حماس مجبور شود اسرائیل را به رسمیت بشناسد. زهی تصور باطل!
- دولت وحدت ملی تشکیل شد اما دوباره همان آش و همان کاسه! چون درگیری بر سر نهادهای امنیتی بود نه وزارت بهداشت و اقتصاد! دوباره درگیریهای خیابانی.
- دولت حماس خبردار شد که نیروهای امنیتی انحصارطلب و خائن محمود عباس قصد کودتا دارند. هنیه دست به کار شد: همه باید خلع سلاح شوند! درگیری جدی شد و پس از چند ساعت مقرهای نیروهای امنیتی به دست حماس افتاد.
- نیروهای حماس چیزهای جالبی کشف کردند! از فیلمهای فساد اخلاقی سران فتح که امنیتیها برای باجگیری از آنها آرشیو کرده بودند تا بدنهای شهدای حماس که جای شکنجهی مأموران امنیتی عباس روی آنها مشخص بود.
- حماس همهی نیروهای عباس در غزه را خلع سلاح کرد و دفاترشان را مصادره نمود. آبها که از آسیاب افتاد سران کودتا را هم عفو کرد و آزاد!
- عباس که نمیتوانست این همه ننگ را بپذیرد به صورت غیرقانونی (بدون رأی اعتماد مجلس) دولت حماس را منحل کرد و فیاض را نخست وزیر جدید اعلام نمود. حماس هم خیلی به این تصمیم عباس اعتنا نکرد و به کار خود ادامه داد. فلسطین با دو دولت: فیاض در راما... و هنیه در غزه!
- عباس به عنوان رئیس فتح و تشکیلات خودگردان همهی گروههای مسلح را غیرقانونی اعلام کرد. فردای آن روز شاخهی نظامی همان فتح بیانیه داد: "کسی نمی تواند ما را خلع سلاح کند!" چه اقتداری داشت این عباس!
- اسرائیل دست به کار شد و حمله به غزه و محاصرهی آن را آغاز کرد. بوش هم فرصت را مناسب دید و از این لجنزار قصد ماهیهای بزرگی را کرد: کنفرانس صلح آناپولیس! که البته هیچ نتیجهای نداشت جز تعطیلات آخر هفتهی عربها در هتل آناپولیس به خرج بوش!
- آمریکا و اسرائیل شروع کردند به تجهیز نیروهای امنیتی عباس. هر روز در کرانهی باختری در حاکمیت دولت غیر قانونی فیاض امنیتیها، طرفداران حماس را میربودند و به مکانهایی منتقل میکردند. کجا؟ آنجا که عرب نی انداخت!
- بعد از چند ماه ، وقتی اسرائیل فهمید که از مذاکره با عباس چیزی درنمیآید با حماس آتش بس اعلام کرد: توقف حملات اسرائیل و پایان دادن به محاصره در برابر توقف حملات موشکی حماس. البته تعهد پایان دادن به محاصره شوخی با نمکی بود.
- بعد از تمام شدن مهلت، حماس آتش بس را تمدید نکرد چون اسرائیل در تمام مدت، محاصره را ادامه داده بود. اسرائیل هم تصمیم گرفت درس خوبی به حماس بدهد: شخم زدن غزه با هواپیماهای جنگی و بمبافکن و تانک و زره پوش در برابر موشکهای دستساز قسام تنها سلاح حماس! بالاخره دفاع از خود حق اسرائیل مظلوم است!