نویسنده : میثم زعفرانی
عده ای ریشه را تبلوری از معنا می دانند ؛ از این رو همواره پی دقت در ریشه سازی ، مشتق سازی از ریشه ها و در نهایت استفاده از ریشه ها هستند . اینکه کیفیت رابطه زبان و عقل بشر چگونه است بحثی قابل تفکر است که همگی متفکران، با کیفیت های متفاوت، در پی پاسخگویی به این پرسش و نهایتا جلوگیری از ایجاد شبهه هستند .از این روست که اتیمولوژی (etymology) یکی از مراحل تولید علم است و همواره فلاسفه و متفکران برای نظریه پردازی به دنبال تولید یک ریشه جامع و کامل هستند که همواره ادبیات علمی نظریه آن متفکر بنای بر آن ریشه و مشتقات آن است.
با پذیرش نقش مهم ریشه و به طور کلی کلام در نزد عقل بشری و تولید علم ؛ حال بایستی در نظر داشته باشیم که همین لغات و کلام به مثابه سایر لوازم عقل بشری می تواند در جهت عکس تولید علم استفاده شود. ایجاد انحراف و مغالطه در ریشه ها و کاربرد آنها شاید نمود های تاریخی بیشتری از کاربرد صحیح ریشه ها داشته باشد. اولین استفاده مغالطه آمیز از یک ریشه در همین کلمه عقل به وجود آمد که امروز عده ای هنوز هم معنای حقیقی عقل را نمیدانند ! از این تمثیل ها که بگذریم به وضوح می بینیم بیش از اینکه لغات و ریشه ها نمایانگر معنای بالذات خود باشند تبدیل به برچسب های به اصطلاح فکری شده اند.
در این بین ، این رجال سیاسی بودند که با پارادایم انحصاری خویش (قدرت) این انحرافات را دامن زدند . امروزه لغات آنچنان بازیچه احزاب و رجال سیاسی دول دنیا و بخصوص رسانه ها قرار گرفته اند که حقایق بر کم تر کسی آشکار است . از نمونه های بارز این اتفاق را در جریان شناسی انقلاب اسلامی می توان یافت. لغت خط امام اولین بار توسط توده ای ها با تعاریف خاصی استفاده شد و پس از آن هر کسی درون انقلاب (بعضی بعدا از نظام خروج کردند) از لغت خط امام به عنوان برچسب مناسب و رسانه ای استفاده کرد. این چه رسمی است که همه خود را یار امام می خوانند اما در مبانی و دیدگاه شان نسبت به امام متفاوت و در پاره ای از اوقات درتضاد اند ؟ شاید ساده ترین پرسش به این سوال این باشد که مبانی خط امام در چیست ؟ در پاسخ به این پرسش جوابی که به نظر میرسد این است که خط امام را بایستی در خود امام جستجو کرد نه چیز دیگر. از آنجایی که امام یک روحانی ذوب در اسلام بود منبع دیگر ما برای انتخاب مبانی همان اسلام است .اسلام نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم .
سوال بعدی در اینجاست که با تخلیط مباحث و از میان بردن حرمت لغات چگونه می توان در جهت تحقق جامعه مهدوی حرکت کرد که پاسخ این سوال در بازگشت به مبانی ،افکار و اندیشه های امام(ره) است و در این راه حقیقت طلبانه راهی به جز اصلاح یا از میان بردن اندیشه های ضد اندیشه های امام نداریم خواه اندیشه از معاندان امام باشد یا از به اصطلاح نزدیکان امام(ره).