محمد ثقفی
فرصتها و تهدیدها تسخیر سفارت انگلستان
دانشجویان دانشگاههای تهران روز سهشنبهی گذشته تجمعی اعتراضی مقابل سفارت انگلستان و همچنین باغ قلهک برگزارکردند. دانشجویان پس از درگیریهای مختصری با پلیس توانستند سفارت انگلستان و باغ قلهک را اشغال کنند، نیروهای پلیس با اولتیماتوم دادن به دانشجویان و سپس درگیر شدن با آنها موفق شدند کنترل سفارت انگلستان و باغ قلهک را در دست بگیرند و گروگانهای دانشجویان در باغ قلهک را آزاد کنند و به مسئولین سفارت انگلستان تحویل دهند. این تجمع در پی تصویب طرح کاهش روابط جمهوری اسلامی ایران با انگلیس و همزمان با سالگرد شهادت دکتر مجید شهریاری به دست سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورها برگزار شد.
در طی تجمع و ورود دانشجویان به سفارت انگلستان، درگیریهای پراکندهای با پلیس رخ داد و برخی از دانشجویان زخمی شدند. فرمانده نیروی انتظامی که برای مدیریت خارج کردن دانشجویان از سفارتخانه خود در محا حضور یافت، بعداً در مصاحبهای، از شناسایی و آغاز بازداشت عوامل حمله به سفارت انگلستان خبر داد. در جریان این تجمع به اموال سفارتخانه خسارتهایی وارد شد.
ابتدای این هفته، مجلس جمهوری اسلامی ایران، طرح کاهش روابط با انگلستان را با رأیی قاطع تصویب کرد. این طرح در پی مطرح شدن بحث تحریم بانک مرکزی کشورمان از طرف مقامات انگلیسی به رأی گذاشته شد.
در اولین واکنش در جریان تجمع، وزارت خارجهی انگلیس در بیانیهای از پلیس دیپلماتیک ایران خواست وظایف خود در حفاظت از سفارت این کشور را به درستی انجام دهد. پس از اشغال سفارت و بازتاب آن در رسانههای غربی، نخست وزیر انگلیس، وزارت خارجهی این کشور، رئیس جمهور و وزیر خارجهی امریکا، کاخ سفید و سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پی بیانیهها و اظهاراتی حمله به سفارت انگلستان را محکوم کردند. وزارت امور خارجه کشورمان نیز در ناباوری دانشجویان ضمن تأکید بر رعایت قوانین بینالمللی از این اقدام معترضین اظهار تأسف کرد و خواستار پیگیری فوری موضوع توسط مسئولین شد.
ایدهی تحریم بانک مرکزی ایران در پی افزایش اخیر فشارها بر جمهوری اسلامی ایران به بهانههایی چون گزارش دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره انحراف نظامی برنامه هستهای ایران، گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل و قطعنامه شورای حقوق بشر این سازمان درباره کشورمان، سناریوی اتهام برنامهریزی برای ترور سفیر سعودی در امریکا و تصویب قطعنامهای در شورای امنیت در محکومیت آن بود. تهدید ایران به حملهی نظامی، ترور فرماندهان سپاه و افزایش تحریمهای بانکی از جملهی این فشارها بود.
برنامهریزی برای حمله و اشغال سفارتخانهها ایدهای قدیمی بین جنبش دانشجویی پیرو گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. سفارت انگلیس پیش از این دوبار مورد حملهی جدی دانشجویان برای اشغال قرار گرفته بود. همچنین سفارت مصر –در زمان حکومت نظام مبارک- به خاطر همکاری با اسرائیل در حصر غزه و سفارت اردن در ایام جنگ بیستودو روزه غزه مورد هجمههای جدی دانشجویان معترض قرار گرفتند. در همهی این حوادث دخالت پلیس و نقل قولهایی از نهادها و شخصیتهای طراز اول نظام باعث میشد اقدامات دانشجویان به نتیجهای نرسد.
در همهی این سالها ایدهی تسخیر سفارت یک کشور در اعتراض به سیاستهای دولت آن کشور مورد انتقادات مختلفی قرار میگرفته است. سوالاتی از این دست که آیا حمله به سفارتخانهی یک کشور که قانوناً بخشی از خاک آن کشور است چه توجیهی دارد؟ و آیا این قانونشکنی افکار عمومی جهان را علیه ما بسیج نمیکند؟ آیا این دست اقدامات بهانهی رسانهها و دول غربی و نهادهای بینالمللی برای ساختن تصویری وحشی و اعمال فشارهای مختلف بر کشورمان نمیشود؟ آیا در برابر تیره شده روابط خود با کشورهای قدرتمندی که به سفارتخانهشان حمله میکنیم، دستآورد ارزشمندی هم به دست میآوریم؟ آیا قطع روابط ما با کشورهای دیگر وقتی منافع جدیای در کشورمان ندارند اصلا ضرری به آنها میزند و اثر سیاسی مفیدی دارد؟ آیا این کار ما باعث اعمال فشار فزاینده بر ایرانیان مسافر یا مقیم کشور مذکور نمیشود؟ آیا اینگونه اقدامات با سیاستهای کلی نظام و ایدههای رهبری هماهنگ است؟
شاید نتوان به طور کلی روی ایدهی تسخیر سفارت ارزشگذاری کرد. باید دید کشوری که در برابر ماست از کشورهای اسلامی است یا غیر اسلامی؟ نظام مستکبر و قدرتمندی دارد یا استبدادی است ضعیف؟ افکار عمومی مسلمانان و جهان چه برداشتی از تسخیر سفارت این کشور میکنند؟ سیاستمداران و قدرتمندان جهان چه پیامی از این اقدام میگیرند؟ آیا این اقدام بهگونهای تفسیر نمیشود که بین صفوف مستضعفین تفرقه بیاندازد؟ برخورد با نظام آن کشور در اولویت است یا نه؟ منافعی که از دست میدهیم نسبت به دستآورد عدالتخواهانهای که به دست میآوریم قابل صرفنظر هست؟ سوالاتی از این دست میتواند پاسخ ما به سوال از لزوم تسخیر یک سفارتخانه را مشخص کند.
اشغال سفارت انگلستان، گرچه تبعاتی منفی نیز خواهد داشت ولی دستآوردهای جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت از این اقدام بسیار بزرگتر از آن است که به خاطر مشکلاتی که پیش خواهد آمد، این اقدام را نادرست بدانیم. تبعات منفیای چون ایجاد مشکل برای ایرانیهای مسافر یا ساکن در انگلستان، قطع روابط ما با این کشور و حرکتهای دیپلماتیک نمادین کشورهای غربی علیه ما در برابر آنچه به دست آورده ایم قابل صرف نظر کردن اند.
انگلستان و نهادهای بینالمللی و رسانهها چندان نمیتوانند به خاطر یک حرکت مردمی و دانشجویی جمهوری اسلامی را محکوم کنند. وظیفه قانونی نظام تنها، دفاع از سفارتخانهها توسط پلیس دیپلماتیک است. پلیس در تجمع اخیر روبهروی سفارت انگلستان با ورود دانشجویان به سفارت مقابله کرد، گروگانها را از دست دانشجویان آزاد کرد و دانشجویان را از سفارتخانه و باغ قلهک خارج کرد. انگلستان و دنیای غرب که مدعی رعایت حقوق بشر و کرامت انسانی اند نمیتوانند مقامات ایران را مورد مؤاخذه قرار دهند که چرا در برخورد با دانشجویان بیش از این به خشونت متوسل نشدید و سر و دست دانشجویان را نشکسته است.
تسخیر سفارت دولت مستکبر انگلستان در نگاه مردم منطقه و کشورمان که سابقهی ستمکاریهای این کشور و دستنشاندگاناش را در ذهن دارند اتفاق مبارکی است. مشاهدهی این که بریتانیای کبیر و قدرتمند در برابر چنین تحقیری کار زیادی از دستش برنمیآید از جنبهی دیپلماسی عمومی در جهان اسلام و جبههی مستضعفین اثرگذاری کمی ندارد و در دراز مدت به تشجیع و قدرتمندتر شدن ملت ما و جبهه جهانی مستضعفین میانجامد.
جمهوری اسلامی ایران مدتهاست که سفیری در انگلستان ندارد، سطح مبادلات تجاری ما با این کشور نیز چندان قابل توجه نیست، فلذا کاهش یا قطع روابط ما با انگلستان عملا منافع تجاری و سیاسی خاصی را در رابطه دوجانبهی ما به خطر نمیاندازد جز این که انگلستان پیام قویای دریافت میکند که ایران از تهدیدات شما نمیهراسد. همچنین تسخیر سفارت انگلستان و پذیرش قطع روابط با این کشور هشداری جدی برای کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و ایتالیاست که مبادلات تجاری گستردهای با ایران دارند و از مصرفکنندگان نفت ایران اند. این که تهدید و تحریم جمهوری اسلامی ایران میتواند منافع تجاری آنها و امنیت تأمین انرژیشان را به صورت جدی به خطر بیاندازد.