با دکتر وطنی، استاد دانشکده ی مهندسی شیمی
وضعیت کلی دانشگاه را از نظر عفاف و حجاب چگونه ارزیابی میکنید؟ و روند چند سالهی اخیر چگونه بوده است؟
آن چه که مسلم است افراد پس از دو جامعهی منزل و مدرسه وارد محیط و جامعهی دانشگاه میشوند. اصل تربیت از خانواده شروع میشود، سپس نقش معلم و همکلاسی و به تبع آن جامعه بیتأثیر نیست؛ ولی در مدرسه و منزل محدودیتهایی است که افراد نیات و مقاصد درونیشان را بروز نمیدهند؛ ولی در دانشگاه محیط بازتر است و کسی نیست که افراد را هدایت کند.
در گذشته در دانشگاه دو طیف مذهبی و غیرمذهبی با هم رقابت داشتند و برای این کار هر کدام از شیوههایی استفاده میکردند؛ شیوههای تبلیغی عمدتاً کتاب و نوار بود و تصویری مرسوم نبود. به دلیل محدودیتهای رژیم گذشته همهی افراد نیز امکان حضور در سخنرانیهای افراد مشهور را نداشتند؛ ولی در قالب کوهنوردی و نشستهای منزل افراد تجربیات خود را به دیگران انتقال میدادند. هم طیف مذهبی و هم طیف غیرمذهبی در کار خود عمیق بودند به همین دلیل خیلی از مبارزان دو طیف توسط رژیم دستگیر و بعضاً اعدام میشدند.
قبل از انقلاب ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاهها محدود، امکان کار جمعی بیشتر، ولی دسترسی به امکانات فرهنگی رایج از جمله صدا و سیما کمتر بود. ولی پس از انقلاب شرایط متحول شد.
امام خمینی (ره) این درس را به ملت ایران دادند که میشود و میتوان جلوی آمریکا ایستاد یا موضعگیری ایشان که حکومت شوروی از هم پاشیده شد؛ بنابراین هم شرق و هم غرب در برابر حقیقت و عظمت رهبری حضرت امام (ره) به زانو درآمد. و آن چه که الآن میبینیم که دنیا روی ایران حساب باز میکند، ساخته شدن جوانان در جنگ تحمیلی بود؛ دفاع مقدس ملت ما در کنار آسیبهای اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگیاش برکات فراوانی هم داشت که نمیتوان آنها را فراموش کرد. پیام اصلی شهدا حراست و پاسداری از نظام جمهوری اسلامی بوده و هست. وقتی یاد شهدا و مجروحان و جانبازان پیش میآید، همهی ملت ما در برابر عظمتشان خود را مدیون فداکاریها و رشادتها و پیام آنها میدانند.
این آزاد گذاشتن و کار فرهنگی سیستماتیک و برنامهای نکردن، در کنار تبلیغات رسانهای بینالمللی و وجود ماهوارهها و توزیع گستردهی لوح فشردهی ضدفرهنگی و توزیع ابزار تبلیغاتی ضد دین یا ضد ارزشها به نظرم بعد از انقلاب بیش از قبل انقلاب شد.
علیرغم این که شاید فکر کنیم نماز جمعه، اردوهای فرهنگی، کاروان راهیان نور، اعزام دانشجو به عتبات و مکه و مدینه و ... داریم، ولی به دلیل برخی نارساییها که در کشور وجود دارد، انگیزههای بیشتری برای جذب شدن به نظام در دانشگاهها باید ایجاد کرد. باید از امکانات رسانهای پیشرفته نظیر اینترنت و ماهواره و خیلی از امکانات دیگر به نحو بهتر و بیشتری استفاده شود. باید در برابر کار ضد فرهنگی کار فرهنگی مبتنی بر ارزشهای اسلامی شود؛ «جاءالحق و زهق الباطل».
در کنار مسائل فرهنگی، نباید قانونی هم باشد؟ چرا دانشگاه هیچ قانونی ندارد؟
مسائل فرهنگی در کنار یک سری خط قرمزهاست که این ها در قانون اساسی است. اجرای آن چه در قانون اساسی پیشبینی شده بایستی در دانشگاهها رعایت شود. نباید گفته شود چون وارد دانشگاه شدم، آزادم. باید آزاد بود، ولی در چارچوب قانون؛ این را باید به عنوان یک اصل پذیرفت.
دوم این که شما رصد کنید در طول حضور دانشجو در دانشگاه، کدام یک از نهادها یک برنامهی منسجم و ثابت برای جذب دانشجویان به مبانی و ارزشهای دینی و باورهای ملّی و مذهبی دارند؟
در یک سفر علمی-فرهنگی به خانگیران و زیارت امام رضا (ع) در مشهد مقدس، شاهد بودم اکثر دانشجویان عزیز خاضعانه در حرم مطهر حضور یافتند و در مراسم دعای کمیل در شب جمعه شرکت کردند و تا صبح در حرم راز و نیاز میکردند. اردوهای علمی-فرهنگی خیلی تأثیرگذار هستند. باید بیشتر سرمایهگذاری کرد. این سرمایهگذاریها هدر نمیرود، پاسخ مثبت خواهد داد، از ریزشهای فرهنگی خواهد کاست.
عرض دیگر بنده این است؛ وقتی که استادی درس خود را با یاد و نام خدا و با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکند و از شهدا مثال میزند و از ارزشهای دینی و اخلاقی صحبت میکند، روی دانشجو اثر میگذارد.
چرا فقط باید دانشجو را مقصر بدانیم؟ عمدتاً نهادهای فرهنگی مسئول و حوزهی فرهنگی دانشگاهها و حتی تشکلهای اسلامی دانشجویی برای جذب حداکثری عمل نمیکنند.
عظمت قیام امام حسین (ع) نشان میدهد که این نهضت چتر بزرگی باز میکند که همه را زیر چتر خود قرار میدهد. قیام امام حسین (ع) موجب تقویت و تثبیت اسلام شد. عامل وحدت شیعه و سنی شد. میزان حضور ارامنه را در تکایای مخصوص عزاداری در مراسم تاسوعا و عاشورا ببینید. چرا از این فرصتها و روشهای مردمی استفاده نمیکنیم؟ باید نگرش و برخورد را عوض کرد؛ زیرا دانشگاه یک محیط علمی است. برخورد با این قضایا را باید علمی پیگیری کرد و تحلیل کرد. شاید شیوههای برخورد با مسائل فرهنگی در خارج از محیط دانشگاه، در دانشگاهها پاسخ ندهد.
یکی از شاخصهای دانشگاه اسلامی پوشش است؛ ولی اصل آن این است که در جهان نام جمهوری اسلامی ایران و پرچم علمی کشور را به اهتزاز درآوریم.
اگر خروجی دانشگاه کمکی به ارتقای جمهوری اسلامی و اسلام نکند، نقطهی مقابل عدم کمک، سبب تضعیف اسلام و جمهوری اسلامی میشود و در این بین اسلام و جمهوری اسلامی ایران مظلوم واقع میشود.
اگر خروجی کارهای فرهنگی شایستهی نظام جمهوری اسلامی نباشد، صدمهای که بر پیکره و ساختار فرهنگی این مملکت زده میشود از دستاوردهای شهدای مظلوم ما کم میشود؛ آنهایی که در 8 سال دفاع مقدس صحنههای زیبایی آفریدند. هر شهید با عملی که منبعث از مسائل اعتقادی و فرهنگی خود بود و آن را بیریا انجام داد باعث تثبیت و تقویت پایههای فرهنگی نظام و جمهوری اسلامی شد که در ازای جانفشانی هر شهید و جانباز تعدادی هم با ترویج ضد ارزشها تلاش میکنند تا ارزشها را خدشهدار کنند.
آیا کشورهای خارجی ضوابطی دارند؟
در سایر کشورها هر کس که وارد دانشگاه میشود، به عنوان یک طالب علم وارد این محیط میشود و عمدهی ساعات و دقایق حضور خود را در دانشگاه به کسب علم و دانش معطوف میکند و هر گونه فوق برنامه خارج از آن محیط است. اما در دانشگاههای ما آزادیای که در دانشگاه هست، ممکن است در بیرون نباشد. بنابراین عدهای ممکن است به این نیت به دانشگاه بیایند که از آزادیهایی که مرزها و خط قرمزهای قانون اساسی ما را میشکند، عبور کنند.
شاید برخی از کسانی که به دانشگاه آمدهاند، لزوماً دنبال کسب علم نباشند؛ شاید هدف کسب مدرک باشد. در حالی که در خارج از کشور کسب تخصص مهم است، نه فقط اخد مدرک.
به جرئت میتوان گفت فضای فرهنگی خارج از کشور -علیرغم تبلیغات- در جهت علمی فضای مناسبتری است تا داخل کشور.
رسالت همهی ما به عنوان استاد، دانشجو، مدیر و تشکلهای اسلامی در دانشگاهها بسیار سنگین است و خودمان را نباید توجیه کنیم؛ همهی ما کوتاهی کردهایم. ما تا کنون نتوانستیم از دستاوردهای شهدا و جانبازان و مجروحان و شیمیاییهای عزیز -که بعضاً بعد از 25 یا 30 سال شاهد بدرقهی جسم مطهرشان هستیم- به نحو شایستهای پاسداری کنیم.
از خداوند رحمان میطلبم که به همهی ما عنایت فرماید تا در انجام وظایف و تکالیف خودمان بیش از پیش در برابر ملت شریف ایران مسئولانه برخورد کنیم و توفیق دهد در این آزمون بزرگ علمی و فرهنگی نه تنها رفوزه نشویم، بلکه تجدید نشویم. موفق باشید انشاءالله.