آقای بهشتی! انقلاب ایران دارد بچههای خود را میخورد و ما داریم تجربه همه انقلابهای تاریخ را تکرار میکنیم؛ از انقلاب کبیر فرانسه گرفته تا انقلاب کمون پاریس، تا انقلاب 1917 روسیه و همه انقلابهایی که در دنبال آن رخ داد. مگر شما نمیگفتید که انقلاب ایران استثنایی است و با تمام انقلابهای دنیا تفاوت دارد، پس حالا کجایند انقلابیون که حالا منزوی شدهاند؟
بله، انقلاب ایران استثنایی است، یعنی کسانی که بین خودشان و خدایشان و با آگاهی و ضمیر وجدانشان احساس میکنند که در خدمت پیروزی انقلاب بودهاند، آنها امروز بدان نمیاندیشند که آیا در صحنه امروز جایی و یا جای برجستهای دارند یا نه. ببینید یک فرق اساسی انسان مؤمن به خدا با دیگران همین است؛ او هیچ گاه کارهای خودش را هدر رفته نمیشناسد، چون کار را برای خدا کرده است. من صریحاً میگویم که شعار انقلاب اسلامی، باید خدمت به خلق و در راه رضای خالق باشد. کسی که به خلق و در راه رضای خالق کار میکند، هیچ گاه رضای خالق را گم نمیکند، بنابراین، توجه داشته باشید این خصلت استثنایی که درباره انقلاب ایران همواره میگفتند، در این بعد خاص هم وجود دارد. آری، بلی، انقلاب ایران استثنایی است، چون انقلابیون پاکنیت ایران بدان نمیاندیشند که آیا در این مرحله، در مرحله قبل و یا در مراحل بعدی، سمتی و مقامی دارند یا نه، آنها بدان میاندیشند که آیا کاری که در گذشته کردهاند امروز میکنند و یا فردا خواهند کرد، واقعاً در راه خدمت به خلق و در راه رضای خالق هست یا نه؛ اگر خدمت به خلق برای رضای خالق باشد، همواره خوشحال هستند و اگر خدمت به خلق نباشد و یا خدمت به خلق باشد، ولی برای رضای خالق نباشد، ممکن است از نشیب و فرازها دلخور شوند و رنجیده خاطر. تکرار میکنم، یک انقلابی مسلمان، همیشه شاداب است و هیچ گاه رنجیده خاطر نیست.
اختلاف حزب با نهضت آزادی چیست؟
اختلاف حزب با نهضت آزادی بر سر همان مواضع فکری و سیاسی است. حزب معتقد است با ابرقدرتها باید مثل یک قدرت کامل که از این ابرقدرتها بینیاز است برخورد کرد و نهضت آزادی معتقد است که باید گام به گام و آرام آرام مطلب را حل کرد. نهضت آزادی هیچوقت معتقد به این نیست که ایران باید وابسته به امریکا باشد، نهضت آزادی خواستار استقلال ایران است.
آیا نمیتوان هم مستقل بود و هم گام به گام جلو رفت؟
منظور این بود که از بینش سیاسی حاکم بر نهضت آزادی در مقطع کنونی مبارزه چنین فهمیده شد که این برادران پایان دادن به وابستگی اقتصادی و سیاسی به امریکا و قدرتهای بیگانه دیگر را در این مرحله از انقلاب عملی نمیدانند و معتقدند که این اقدام باید به مراحل بعدی موکول شود، ولی ما تأکید میکردیم که در همین مرحله و هر چه زودتر باید به اقدامی قاطع برای قطع هرگونه وابستگی به امریکا و هر قدرت یا ابرقدرت دیگر دست زد و آن را به مرحلهای دیگر موکول نکرد.
در مورد شما این روزها شایعات زیادی بر سر زبانها است. با این شایعات چگونه برخورد میکنید و تصور میکنید این شایعات از چه منبعی سرچشمه میگیرد و به نفع چه کسی تمام خواهد شد
همانطور که میدانید و بسیار از مردمی که با من از نزدیک تماس دارند میدانند، روش من در برخورد با شایعات خونسردی و بیاعتنا بودن نسبت به شایعات است؛ چون میدانم که شایعهسازی یکی از نقشههای شوم دشمنان انقلاب است و مسلم است که افرادی که مسئولیتهای مؤثری در انقلاب دارند، هرقدر منصفانهتر کار کنند و هر قدر مصالح این ملت را بیشتر رعایت کنند و خود به خود هر قدر با دشمنان اسلام و کشور بیشتر درگیر بشوند، در معرض این توطئهها بیشتر قرار میگیرند و این را سالهاست [که] تجربه کردهام. تربیت اسلامی، انسان را متوکل به خدا بار میآورد و انسانی که دلش با خدا پیوندی داشته باشد، از اینگونه شایعات کمتر نگران میشود.
ملت ما هم هوشیار است و [هم] میداند که جنگ روانی و شایعهسازی، یکی از نقشههای مخرب دشمن است. اما آنچه باعث تأسف است، اینکه انسان میبیند بعضی از دوستان هم به وسیله توطئهگران تحت تأثیر قرار میگیرند و پای اینها هم به این شایعهسازیها کشانده میشود که این برای همه تعجبآور است، بخصوص که انسان در برابر اینگونه چهرهها نمیخواهد حتی سخن درشتی بگوید و واکنشی مطابق آنها از خود نشان دهد. من همواره سعی داشتهام و خواهم داشت که با بردباری و شکیبایی که اسلام از هر مسلمان انتظار دارد ملزم باشم و در برابر لغزش دوستان هم به دیده عفو و اغماض بنگرم و امیدوارم این افراد هم بزودی بتوانند متوجه شوند بیجهت دشمنان از آنها سوءاستفاده کردهاند. طبیعی است که در برابر این شایعات دوستان فراوانی اظهار مهر و محبت میکنند و از شایعهسازیها اظهار تأسف میکنند و نشان میدهند که بهخوبی دریافتهاند که این شایعهسازیها توطئهای است که نهایتاً به نفع دشمن تمام خواهد شد، توطئهای با رنگی جدید که از سوی دشمن [علیه] چهرههای خلاق و مؤثر انقلاب ریشه میگیرد، ولی آنکه دوستان آنها را بر زبان و قلم آورند. امید و آرزوی من این است که ملت ما در برابر این جنگ روانی رودررو، بیش از پیش رویینتن شود و نشان دهد که دشمن در این جنگ نیز پیروزی نخواهد داشت.
در مورد مسئله سرمایهدار بودن شما و اینکه میگویند شما خانه مجللی در بالای شهر دارید، توضیح بدهید؟
من نه سرمایه دارم و نه موافق با سرمایهداری هستم و به سهم خود اجازه هم نمیدهم که در آینده جامعهام به سرمایهداری کشانده شود و همواره اعلام کردهام که اسلام با سرمایهداری هیچگونه سازشی ندارد. آنچه بنده دارم، خانهای است که در آن زندگی میکنم و نه زمینی و نه کارخانهای و نه سرمایهای و نه تجارتی و نه مستغلاتی و نه هیچ چیز دیگر دارم و گذران زندگی شخصی من هم از حقوقی است که دریافت میکردم و حالا هم به عنوان بازنشستگی دریافت میکنم و خانه من جای گمشدهای نیست، خانهای است که شبهای پنجشنبه دیدار عمومی داشتیم، دانشجویان و دوستان مختلف به آنجا میآمدند، هنوز هم در آن سکونت دارم و چیزی نیست که مخفی بماند و هفت سال هم هست که در آن خانه مینشینم و اما ترتیب تهیه این خانه [بدین صورت است که] من هنگامی که از آلمان بازگشتم، درصدد تهیه خانهای در حوالی خیابان سقاباشی بودم، ولی پول لازم را نداشتم و با همان مبلغ در جاده قدیم شمیران در قلهک که زمین ارزانتر بود، خانهای تهیه کردم که پولش را یکجا میخواستند، اما بهطور قسطی پرداختم و این خانهای است شش اتاقه که چهار اتاق برای زندگی و خود و خانواده و دو اتاق برای فعالیتهای من بود.