نویسنده: کبری باقری
پرده اول. NSSM200
بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از پایان جنگ سرد، یکی از مواردی که امنیت ملی و سلطهی جهانی آمریکا را به مخاطره میانداخت، رشد جمعیت کشورهای کمتر توسعهیافته ای بود که دارای منابع غنی بودند. طبق این نگاه، سیاست مداران آمریکایی جنگی، جمعیت زدایانه را آغاز کردند. از 1968 تا اوایل قرن جدید آمریکا 17 میلیارد دلار صرف کنترل جمعیت جهان کرد که نصف آن در آفریقا صرف کشتار مردم شد. تاثیرگذارترین طرح جمعیتی، که در اوایل دهه هفتاد میلادی توسط هنری کیسینجر و دستیارانش تنظیم شد، NSSM 200 است که سیاست هایی برای جمعیت جهان تبیین می کرد. کمک های بین المللی غذایی و دارویی به کشورهای فقیر منوط به اجرای برنامه های کنترل جمعیتی در کشورهای آفریقایی شد. هم چنین مصوبهNSSM200منجر به افزایش فروش سلاح به آفریقا شد که به دنبال آن حتی پسربچه های آفریقایی هم مسلح شدند. ایجاد جنگ های داخلی و قبیله ای در آفریقا و تامین تسلیحات این جنگ ها و... بخش های دیگر برنامه های کیسینجر بود. بر این اساس در عرض چند دهه بیش از 20 میلیون آفریقایی در اثر جنگ های داخلی، بیماری و گرسنگی مردند. در سال 2004 سازمان جهانی حقوق بشر از دولت بوش خواست NSSM200را ملغی کند که این درخواست تاکنون بدون پاسخ مانده است.آمریکا در سالهای اخیر توجه ویژهای به آفریقا داشته و تشکیل یک فرماندهی نظامی مستقل موسوم به «آفریکام» در این راستا صورت گرفته که عملیاتهای نظامی آمریکا را در قاره آفریقا تحت یک فرماندهی واحد قوت بخشیده است.
پرده دوم. آفریقای مرکزی
بالغ بر 30 درصد جمعیت آفریقای مرکزی مسیحی و 15 درصد مسلمان هستند و ما بقی از آئین «آنیمیست» پیروی میکنند.این کشور هدف بیشترین بهرهکشیهای استعمارگران فرانسوی در بین تمام کشورهای آفریقایی بوده و از زمان استقلال از فرانسه (سال 1960)، اغلب دستخوش ناآرامی بوده است. سابقه استعمارزدگی و بی ثباتی مداوم پس از استقلال، آفریقای مرکزی را بهیکی از کم توسعهیافته ترین کشورها تبدیل کرده است.
در سال 2012 شورشیانی با نام «سِلِکا» توانستند در مارس 2013 (فروردین 92) پایتخت را تصرف کنند. میشل جوتودیا خود را رئیس جمهور خواند تابرای نخستین بار یک گروه مسلمان به قدرت برسد در حالی که مسلمانان این کشور در اقلیت بودند. (ظاهرا) همین موضوع باعث درگیری شد.شبه نظامیان مسیحی وفادار به رئیس جمهور سابق، همراه با برخی افراد نظامی کشورهای اطراف، گروهی به عنوان نیروهای «آنتی- بالاکا» (بالاکا در زبان محلی به معنی قمهیا قداره است) برای مبارزه با حکومت وقت و مسلمانان تشکیل دادند و دست به کشتار زدند. این کشتار باعث شد روزانه هزاران مسلمان از آفریقای مرکزی به کشورهای همجوار مانند چاد بگریزند و حدود یک میلیون نفر در خیابان ها و اردوگاه ها برای فرار از قتل آواره شوند. شبه نظامیان مسیحی به زنان و کودکان حمله ور میشوند و عمدتا با سلاح های سرد مثل قمه و ساتور، به طرز وحشیانه ای آنان را میکشند. سازمان عفو بین الملل اعلام کرده از آغاز خشونتها، بیش از یک هزار نفر کشته شده. یک نماینده حقوق بشر در این باره گفته است: احتمال دارد چند هفتهی دیگر، هیچ شهروند مسلمانی در بانگی و در شرق آفریقای مرکزی نباشد. اگرچه «جوتودیا»، رئیس جمهور آفریقای مرکزی در 20 دی 92 استعفایش را اعلام کرد ولی خشونتها به شدت علیه مسلمانان ادامه دارد. یکی از استادان تاریخ آفریقا میگوید: «توافق رییس جمهور پیشین با چینیها درباره اورانیوم، همان جایی است که این هرج و مرج ها به ناگهان رخ داد»(در اصل فرانسه خود را مالک این اورانیوم میدانست).
پرده سوم. رویای فرانسه
وزیر خارجه وقت فرانسه در دوران ریاست جمهور ژیسگاردستن گفت: «آفریقا تنها نقطهی جهان است که فرانسه میتواند در آن خود را یک قدرت بزرگ جلوه دهد.» جایی که فرانسه قادر است به مدد 500 نیروی نظامی، مسیر تاریخ را در آن تغییر دهد و بعید نیست چنین تفکری امروز نیز در جهت بازسازی عقب ماندگی های سیاسی و اقتصادی فرانسه ذهن سردمداران پاریس را به خود مشغول کرده باشد. کمااینکه در اسنادی که سایت «ویکی لیکس» منتشر کرد، این خبر وجود داشت که فرانسه، طرح هایی را برای بازگشت به قاره افریقا و حضور نظامی بیشتر در این قاره، آماده کرده است. آفریقای مرکزی علی رغم جمعیت اندک و منابع فراوان، برای فرانسهی قرن 21 که گرفتار رکود اقتصادی، کابوس بیکاری شدید و ... است، میتواند جولانگاه مناسبی برای استعمار نوین تری باشد.
اعضای شورای امنیت سازمان ملل 14 آذر 92 قطعنامهی پیشنهادی فرانسه برای مقابله با خشونتهای داخلی آفریقای مرکزی را تصویب کردند. این قطعنامه به فرانسه و کشورهای عضو اتحادیه آفریقا اجازه (بهانه) داد با اعزام نیرو به بانگی، عملیات نظامی علیه گروههای مخالف دولت را آغاز کنند. علاوه بر نظامیان فرانسوی، نیروهایی از سایر کشورهای غربی از جمله آمریکا در آفریقای مرکزی حضور دارند. آمریکا بیش از 50 میلیون دلار به آفریکام بودجه اختصاص داد تا در صورت نیاز در این کشور مداخله نمایند.اینک پس از گذشتن چند ماه از مداخله نظامی فرانسه، نه تنها نشانهای از کاهش خشونت به چشم نمیخورد، بلکه تعداد قربانیان و آوارگان، به شدت افزایش یافته است.نظامیان فرانسوی در خیابان های بانگی قدم میزنند و رسانه های غربی آنها را به عنوان ناجی مردم میستایند...
National Security Study Memorandum No. 200