نویسنده: محمد جان نثاری
1 هفدهم بهمن ماه سال 1392 بود که 5 تن از مرزبانان کشور در منطقه ی جکیگور استان سیستان و بلوچستان مفقود شدند . پس از آن مسئولین مربوط وارد عمل شده و پیگیر وضعیت مزبانان شدند تا اینکه گروهک موسوم به « جیش العدل » که سرکردهی آن فردی با نام مستعار صلاح الدین فاروقی است ، ربایش مرزبانان ایرانی را به عهده گرفت. پانزدهم فروردین ماه سال 1393 پس از پیگیریهای مسئولان و کمک علما و بزرگان استان سیستان و بلوچستان ، جیش العدل اعلام کرد که مرزبانان آزاد شده اند . گرچه پیشتر در روز سوم فرودین ماه این گروهک ادعا کرده بود که یکی از مرزبانان ایرانی به نام جمشید دانایی فر را به شهادت رسانده است.
2 جیش العدل نام گروهکی است که بعد از حمله تروریستی به 14 مرزبان ایرانی و به شهادت رساندن آنان، به طور وسیعی در خبرگزاری ها مطرح شد و بعد تر با ربودن 5 مرزبان ایرانی و ادعای به شهادت رساندن یکی از آنان ، بر سر زبان ها افتادند.
در اساس نامهی این سازمان آمده است که « سازمان جیش العدل" با نام مخفف "جیش" یک جنبش دفاعی(نظامی) ، سیاسی ، فرهنگی است که بر اساس اصل دفاع از دین و دنیای مردم بنا نهاده شده است و در چارچوب قوانین اسلامی جهت دفاع از جامعه اهلسنت ایران برای سربلندی این جامعه و زیستن مردم ایران در سایه عدل و عدالت و برابری و مساوات مبارزه می نماید.». در قسمتی دیگر یکی از اهداف مهم خود را سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران بیان میکند تا جایی که در اعلامیههای بعدی خطاب به مردمان سنی مذهب ایران و مسلمان جهان اعلام می دارد که در شرایط کنونی راهی جز سلاح به دست گرفتن در برابر رژیم ایران وجود ندارد « و اذعان میداریم که محدوده صبر جمیل دیگر به انتهای خود رسیده و زمان جهاد فی سبیل الله فرا رسیده است. تا دیر نشده است این فریاد بحق ما را دریابید ای اهلسنت ایران، ای مسلمین جهان و ای بزرگان دین اسلام فریاد بحق ما را دریابید، تا دیر نشده است دریابید. »
ایجاد فضای نا امن در مناطق مرزی ، دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعیان و سنیان با پس زمینهی قومیت گرایی و گره زدن حوادث سوریه ، اعدام قاچاق چیان مواد مخدر ، اعدام افراد وابسته به گروهک ریگی و بسیاری حوادث دیگر ، به کینههایی که به زعم افراد این سازمان، مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران از برادران اهل تسنن در دل دارند ، از جمله اقدامات این گروهک منشعب شده از گروهک ریگی است . جیش العدل گویی میخواهد خاطرات تلخ کشتارهای ریگی را دوباره برای مردم نواحی مرز نشین به خصوص سیستان و بلوچستان زنده کند اما انگار این بار کمی با دغل بازی بیشتر وارد میدان شده و شاید نفرت شیعه و سنی از ریگی را درک کرده و به جای رویارویی مستقیم با قومیت و مذهب مردم و کشتار شیعه و سنی ، سعی کرده ظاهر را تا حد امکان حفظ کند ؛ از این رو در یکی از اعلامیه ها برای نشان دادن حسن نیت خود خطاب به بومیانی که در حفاظت از مرزها به مردم کشور خدمت میکنند اعلام میدارد که این بومیان در عملیات هایی که این گروهک علیه به زعم خودشان مزدوران رژیم ( مرزبانان و بسیجیان و سپاهیهای غیر بومی نقاط مرزی ) انجام میدهد در اماناند و در ادامهی همین سخنان، خواستهای مضحک را مطرح میکند که : « اگر درگیری به اجبار روی داد لوله سلاح را در عین درگیری، به سوی نیروهای رژیم بگیرید و به درک واصلشان کنید و در آخر خود را تسلیم نمایید و بدانید که این تسلیم به نشان آزادگی شماست و با دید و برخورد محترمانه روبرو خواهید گشت » .
3مرور مواضع این گروه که خود را دادخواه و طرفدار حقوق مسلمین معرفی میکند ، در بعد بینالمللی و در مواجهه با حوادث منطقه و دیگر نقاط جهان شاید بتواند پارچهی سیاه روی صورتشان را کمی کنار بزند ؛ در حوادث سوریه همانطور که پیش تر آمد خود را دادخواه - به زعم خود – مردمان سنی مذهبی میدانند که به دست نیروهای بشار اسد کشته شدهاند ( بررسی ابعاد حوادث سوریه و اقدامات ارتش و گروههای تروریستی مجال دیگری را طلب میکند و از حوصلهی این نوشتار خارج است) و همه چیز را در یک دعوای مذهبی خلاصه میکنند و کشتار مردم بیگناه سوریه را بدین وسیله توجیه و امری لازم در راستای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران ( به قول خودشان نظام صفوی) قلمداد میکنند ، عدم موضع گیری در برابر هیچ کدام از کشتارها و غارتهایی که رژیم اشغالگر قدس در قبال مردمان نقاط مختلف فلسطین ( که اکثرا سنی مذهب هم هستند ) روزانه انجام میدهد ، جملگی واهی بودن ادعاهای طرفداری از مردم بی گناه و بی دفاع را بیش از پیش روشن میکند.