نیم نگاهی به مفهوم جمهوریت در نظام اسلامی
نویسنده: فرشته قنبری
کلمه جمهوری به معنای توده ی مردم و بالتبع حکومت جمهوری نیز ترجمان حکومت توده ی مردم است. لغت نامه ی دهخدا نیز این کلمه را این گونه تعریف کرده است: حکومتی که زمام آن در دست نمایندگان ملت باشد.
بعد از این توضیح اکنون می خواهیم تا مفهوم جمهوریت و اسلامیت را کمی روشن تر بیان کنیم. استاد شهید مطهری در این زمینه تعبیری دارند که در این زمینه برای ما راه گشاست. ایشان می فرمایند: «جمهوریت قالب حکومت است و اسلامیت بیان محتوای آن حکومت.» برای آشکارتر شدن معنای این تعبیر خوب است تا کمی به عقب برگردیم. در اولین سال پس از انقلاب که بنا بود رفراندم جمهوری اسلامی برگزار شود، گزینه هایی پیشنهاد شد که عبارت بودند از: جمهوری، جمهوری دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری اسلامی. ولی امام فرمودند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»
در چرایی این تصمیم امام باید این نکته را بیان کرد که در واقع جمهوریت در مقابل سلطنت و حکومت های موروثی است. هنگامی که مردم مسلمان ایران به رهبری امام نظام جمهوری را به جای نظام سلطنتی جایگزین کردند، به واقع حکومتی را نفی کردند که معیار مشروعیت خویش را بر موروثی بودن حاکمیت می دانست. اما این جمهوری شکل خاصی از حکومت نیست و می تواند در خیلی از کشورها با محتواهای گوناگون پیاده شود.محتوای حکومت در ایران اجرای دستورات اسلام است. اصالت با مفاهیم? احکام و ارزش های اسلامی است چرا که مردم ایران اکثرا مسلمان هستند. به تعبیر امام (ره) که ضمن تأیید گزاره ی «جمهوری اسلامی» آن را صرفا جهت نفی رژیم سلطنتی قلمداد کرده و در فحوای کلام خود از آن به عنوان دوران گذار حکومت اسلامی یاد می کند:
«آن ها که می گویند ما حکومت اسلامی می خواهیم یا ما جمهوری اسلامی می خواهیم، تحقق جمهوری اسلامی نفی رژیم سلطنتی است...هدف نهایی عبارت است از همان تأسیس یک حکومت عدل اسلامی." اگر امروز، بنا بر تعبیر شهید مطهری «جمهوریت، قالب حکومت ماست» این تنها برای رسیدن به همان هدف غایی، یعنی به ثمر رساندن محتوای حکومت است
از این روست که رأی مردم در انتخاب یک رئیس جمهور تا لحظه ای که بدون تأیید و حکم تنفید ولی فقیه است، ضمانت اجرای شرعی ندارد و باز از همین رو حضرت امام در حکم تنفیذ شهید رجایی پس از اشاره به انتخاب ایشان از سوی مردم می فرمایند: «وچون مشروعیت آن باید با نصب فقیه و ولی امر باشد? اینجانب رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم.»
اما این که چرا امام اصرار به حذف کلمه ی دموکراتیک داشتند توضیح مفصلی می طلبد که در این مقال نمی گنجد اما به اختصار باید گفت دموکراسی ریشه در این موضوع دارد که تمدن غرب خواست تا در مسائل سیاسی، اجنماعی و اقتصادی خیال خود را از خدا راحت کند وبه عنوان یک راه حل برای سپردن حکومت به کسی دیگر? آن را به دست مردم بسپارد که این موضوع با آموزه های دینی ما که بیان می کند «ان الحکم الا لله» در تضاد است.
سؤالی که در این جا مطرح است و می توان به آن پاسخ داد این است که اکنون که مشروعیت امور در نظام اسلامی در گرو تأییدات و نظرات ولی فقیه است، آیا امکان دارد ولی فقیه اشتباه کند و یا مردم این امکان را دارند که او را نقد کنند؟
حضرت علی (علیه السّلام) در عهدنامه خود به مالک اشتر این گونه توصیه می کند: « کسی را در بین آنها انتخاب کن که سخن حق را هر چند تلخ باشد، بگوید و در هر آنچه انجام می دهی یا می گویی و خدا آن را از دوستانش نمی پسندد کمتر یاری ات کند و کمتر ترا بستاید در حالی که چنین کاری در اثر هوای نفس تو واقع می شود در هر جا که باشد.»
چنان که از کلام حضرت علی (علیه السّلام) بر می آید، یکی وظایف مردم در قبال حاکمان اسلامی، امر و ارشاد آنان به خوبی ها و نهی آنان از ارتکاب بدیها است که باید با رعایت ضوابط، این وظیفه دینی و اخلاقی انجام شود. و نیز در جایی دیگرحضرت علی علیه السلام از مردم می خواهد حرف حق را در هر حال به او یادآوری کنند و او را بی نیاز از مشورت و نصیحت ندانند: « از گفتن سخن حق یا مشورت عدالتآمیز خودداری نکنید; زیرا من خویشتن را مافوق آنکه اشتباه کنم نمیدانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است .»
البته، اگرچه حضرت انتقاد خیرخواهانه را سازنده میداند، اما هشدار میدهد که این نقد و انتقاد و عیبنمایی افراد از زمامداران خویش، نباید به مخالفت و تمرد و عدم اطاعت از حاکمان حق و عادل منجر شود; زیرا نتیجه مخالفت بی اساس و انتقاد مغرضانه، فساد جامعه و عدم توانایی حاکم عادل بر مدیریت صحیح و رشد جامعه است; چنانکه فرموده است: «آفت مردم مخالفت با زمامداران است .»حضرت با توجه به اینکه نقد سازنده میتواند بسیاری از انحرافهای زمامداران را اصلاح کند و جامعه را به سوی ترقی و تکامل پیش برد، تاکید فراوانی بر آن دارند.
از همین روست که مقام معظم رهبری به طور مثال تبلور این انتقاد سازنده را در مطالبات دانشجویی می دانند و می فرمایند: «همه باید توان وتلاش خود را به کار گیریم تا روحیه خواستن و مطالبه در نسل جوان و به ویژه جوان علمی و دانشگاهی? هرچه بیش تر گسترش یابد.» به همین خاطر است که انتقاد به مسئولان خرد و کلان نظام به معنای زیر سوال بردن اصل نظام نیست.به قولی «نقد حاکمان آری? نفی حاکمیت هرگز»
حد ظرفیت و انتقادپذیری، حتی در مخالفت با دیدگاه های رهبری در یک جامعه اسلامی تا به آنجاست که در عمل، رسول اکرم (ص) وقتی بحث دفاع از مدینه در شهر در غزوه «احد» مطرح میشود، اصحابی که در کنار آن حضرت بودند، به ایشان عرضه کردند اگر ماندن برای جهاد و دفاع از مدینه در مدینه، وحی الهی است، کاملا تابع نظر شما هستیم، ولی اگر نظر شخصی شماست، ترجیح میدهیم در بیرون شهر با دشمن روبهرو شویم و پیامبر هم فرمودند که نظر شخصی من است و نظر آنان را پذیرفت.