نویسنده : مرضیه ذوقی
با تحقق انقلاب به رهبری امام راحل، افق روشنی برای ملت و کشور ایران رقم خورد و سیستم حکومتی در ایران به شیوه ی حکومت اسلامی و با رهبری امام خمینی (ره) پایه گذاری شد .
از جمله مسائل مهمی که بعد از انقلاب مورد توجه بود تعیین قائم مقام رهبری بود. با توجه به شرایطی که برای قائم مقام رهبری در قانون اساسی ذکر شده بود، تنها کسی که در آن مقطع میتوانست به عنوان جانشین امام تصورشود، آقای منتظری بود و تا حدودی نیز این مسأله در اذهان آحاد جامعه شکل گرفته بود. قابل توجه است که مجلس خبرگان آقای منتظری را به این عنوان تعیین نکردند، بلکه ایشان فقط شرایطی را که در قانون اساسی برای قائم مقام رهبری ذکر شده بود، داشتند. قرار بر این بود که این مساله تا وقتی قطعی نشده آشکار نگردد اما به اصرارهواداران منتظری این قضیه فاش شد و در بین مردم ایشان به عنوان قائم مقام رهبری چهره ی جدیدی به خود گرفت. اما به دلیل نفوذ برخی منافقان در بیت ایشان و هم چنین اهمیت ندادن به تذکرهای امام در این رابطه، امام مجبور به عزل آقای منتظری در تاریخ 6/1/68 شدند.
امام خمینی دربازنگری قانون اساسی طی نامه ای به آیت الله مشکینی که نظر ایشان را در مورد متمم قانون اساسی پرسیده بودند، در خصوص شرایط رهبری اظهار داشتند که «مجتهد عادل» برای امر رهبری کفایت می کند. البته این موضوع در بازنگری قانون اساسی در جلسات خبرگان مورد بحث بسیار زیادی قرار گرفت و نهایتا شرط مرجعیت برای رهبری از قانون اساسی حذف گردید.
بعد از رحلت امام یک جلسه ی فوری برای امر رهبری تشکیل شد. درابتدا تصمیم گرفته شد که به طور رسمی عزل آقای منتظری ثبت شود وهمین طورهم شد. در این جلسه نیمی موافق و نیمی مخالف با شورای رهبری بودند. برخی خبرگان آیت الله گلپایگانی را پیشنهاد دادند و محور استدلالشان، قید مرجعیت بود و این که مستفاد ازقانون اساسی، مرجعیت فعلی است، نه صلاحیت مرجعیت واین که نامه ی حضرت امام درباره ی حذف قید مرجعیت از قانون اساسی، هنوز شکل رسمی پیدا نکرده است. ضمن آن که همین عده، به علت ضعف جسمانی آیت الله گلپایگانی، حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان معاون و جانشین ایشان معرفی کردند که همین امر، نشان دهنده ی این است که در نگاه این عده از خبرگان نیز تنها فردی که صلاحیت این منصب و توان عهده دار شدن آن را داشته است، آیت الله خامنه ای بوده است. البته لازم به ذکر است که مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبری، به واسطه ی حکم حکومتی حضرت امام نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعایت شرط مرجعیت بالفعل درباره ی رهبر نبودند.
به گفته آقای هاشمی رفسنجانی، آیتالله خامنهای پیش از اینکه کاندیدا شوند، اعلام کردند کاندیدا نمیشوم که پس از یکسری صحبتهایی که انجام دادیم، ایشان را متقاعد به کاندیداتوری کردیم.به نقل ازآقای هاشمی، در جلسهای که تنهایی خدمت امام رسیده بودند، مطالب خود را با صراحت بیشتر بیان کرده و گفته اند: آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و... حضرت امام قدس سره فرمودند:«با وجود آقای خامنهای چرا این قدر تردید به خود راه میدهید؟»
در نهایت در مجلس خبرگان رهبری رأیگیری شد و براین اساس، 45 نفر به رهبری فرد و بیش از بیست نفر نیز به شورای رهبری رأی دادند. با توجه به حائز اکثریت بودن موافقان انتخاب یک فرد به عنوان رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران، موضوع انتخاب آیت الله خامنه ای به بحث و بررسی نمایندگان مجلس خبرگان گذاشته شد وعاقبت 9/80 درصد حاضران در مجلس خبرگان که شامل 72 درصد کل اعضا بودند، به رهبری آیتالله خامنهای رأی دادند.