نویسنده: شهرزاد اسفندیاری
در این نوشتار نویسنده تلاشی برای توضیح و تفصیل عبارت «جمهوری اسلامی» ندارد و صرفا به بیان خلاصه ای از واکنش های گروه های مختلف و عکس العمل های حضرت امام در هنگامه ی پیروزی انقلاب اسلامی اکتفا می کند.
یکی از خواسته های مردم که به وضوح در شعارها، به خصوص در تاسوعا و عاشورای آذر57، به چشم می آمد «جمهوری اسلامی» بود، واژه ای که اولین بار رهبر نهضت، صراحتا در مصاحبه مهر 57 با مجله ی فیگارو و همچنین پس از آن بارها در سخنرانی ها مطرح کرده بودند: «پیشنهاد ما جمهوری اسلامی است»
علی رغم روشن بودن تصمیم انقلابیون، جریان غالب مطبوعات گرایش های دیگری را دنبال می کردند؛ روزنامه ی اطلاعات به مواضع جبهه ملی و گروه های لیبرال غیر مذهبی نزدیک بود و روزنامه ی کیهان نیز به نهضت آزادی تمایل داشت. این دو سعی داشتند جمهوری اسلامی را به مانند حکومتی ملی تعبیر کنند. روزنامه ی آیندگان نیز مواضع چریک های فدایی را دنبال می کرد و بطور علنی مخالفتش را ابراز می کرد. این در حالی بود که عموم جریان های اسلامی پیرو امام امکانات تبلیغاتی و رسانه ای در دست نداشتند و برای نمایش مخالفت خود در مقابل دفتر این روزنامه ها تحصن کرده و در ماده دوم قطعنامه خود نسبت به عدم همراهی مطبوعات با ملت معترض شده بودند. در کنار مخالفت ها، تنها پیشنهاد قابل اعتنای دیگری که پس از سقوط رژیم مطرح شد طرح استادان دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود که در راستای ایجاد یک دولت قانونی در چارچوب سلطنت مشروطه در 18 بهمن بیان و با پوشش گسترده در همه مطبوعات منتشر شد. خلاصه ی این طرح تداوم سلطنت مشروطه و حداکثر، احیای حکومت ملی دکتر مصدق بود. در کمتر از 5 روز پس از طرح اساتید، امام خمینی رسماً تشکیل شورای انقلاب و دولت موقت را اعلام نمودند.
از جمله ی نگرانی های مخالفین عدم فهم صحیح محتوای جمهوری اسلامی بود و این موجب شده بود که آن را با دیکتاتوری روحانیت اشتباه بگیرند و گمان کنند تنها سلطنت منتقل شده است. همچنین تمسک روحانیت به سیاست را خدشه ای به معنویت و به دور از شان آنها می دانستند. مصطفی رحیمی در مقاله ی «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟» با استناد به تز «قدرت فساد می آورد» این خطر را برای امام هم محتمل می دانست. طرح این مباحث سبب شد افرادی چون استاد مطهری، دکتر مفتح، آقای خامنه ای، دکتر آیت و...و آیات عظام برای پاسخ به سوالات مردم با آنها دیدارهایی داشته باشند و در دفاع از جمهوری اسلامی مطالب مختلفی را عنوان نمایند. امام خمینی نیر در پیامهای خود روز همه پرسی را روز تقابل بین اسلام و کفر دانستند و اعلام کردند: «آری اسلام است و نه خلاف اسلام.»
سرانجام 92.5 درصد واجدین شرایط در همه پرسی شرکت کردند و 98.2 درصد به جمهوری اسلامی رای دادند. جالب اینجاست که نیمی از افرادی که جمهوری اسلامی را نپذیرفته بودند(آرا منفی:140966) به شهر تهران تعلق داشتند؛ لذا از این هفتاد هزار نفر چه تعدادی بر جا مانده اند و چقدر رویش داشتند را از جمعیت نزدیک به هزار نفره ای که روز عاشورای امسال به صحنه آمدند می توان دریافت!
عدم آشنایی با بافت فرهنگی جامعه و الفبای سیاسی اسلام از جمله ی عواملی بود که موجب شد مخالفان نتوانند «جمهوری اسلامی» را بعنوان یک نظام خداسالار محقق الوقوع باور کنند و با وجود شکستهای متعدد در طول این 31 سالی که ایران اسلامی مردم غیور و استوارش را در جبهه ی دفاع از انفلاب و آرمان شهدا حفظ کرده است همچنان بر طبل دموکراسی بکوبند و مواضع خودشان را به اسم «مردم» فریاد کنند و نهایت امر انگشت به دهان و با چشمان گرد شده همان مردم را «بی فکر و گرسنه» خطاب کنند! غرب و حامیان آن ها با آن محاسبات قدرت مدار وسود محور خود هیچ گاه توانایی درک نگاه خداگرایانه ی ملت ایران را نخواهند داشت و همچنان در همان حلقه ی«به اسم مردم-توهین به مردم» باقی خواهند ماند؛ مگر اینکه ریشه های فکری خود را اصلاح کند.
* کلام حضرت امام درمصاحبه با تلویزیون آمریکا